جوزف مسعد استاد سیاست مدرن و تاریخ فکری عرب در دانشگاه کلمبیا در مقالهای که در میدل ایست آی منتشر کرد به پیامدهای تحولات اخیر خاورمیانه بر گروههای مقاومت فلسطینی پرداخته است. وی در این مقاله سعی کرده که به این سوال پاسخ دهد که: آیا عادیسازی اخیر روابط با ایران و سوریه، میتواند نوعی همبستگی باشد که احتمالاً منجر به کاهش حمایت آنها از گروههای مقاومت فلسطینی به نفع ادغام مجدد سیاسی و اقتصادی در منطقه باشد که به نوبه خود منجر به کاهش فشارها بر استعمار شهرکنشینان رژیم صهیونیستی شود؟ وی در مقاله خود نوشته است:
در یک سال گذشته یک تغییر اساسی در خاورمیانه رخ داده است. در ماه اوت گذشته، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که به عنوان مدافع اصلی مبارزه ضداستعماری فلسطین در دهه گذشته ظاهر شده بود، دوستی دیرینه ترکیه با رژیم صهیونیستی را از سر گرفت. ترکیه همچنین پس از بیش از یک دهه حمایت از اپوزیسیونهای کشورهای مصر و سوریه، به دنبال بهبود روابط با این دو کشور است. این در حالی است که ترکیه پس از 2011 غالبا میزبان گروههای اپوزیسیون این دو کشور بود.
جنبش مقاومت حماس که در دهه گذشته از حمایت دیپلماتیک چشمگیر ترکیه برخوردار بود، با نزدیک شدن ترکیه به رژیم صهیونیستی، احساس نگرانی فزایندهای کرده است. این مسئله از زمانی که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ترکیه شروع به محدود ساختن فعالیتهای این جنبش کردند، افزایش یافته است.
در همین حال، روابط پنهانی و در عین حال آشکار دولت عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی همچنان ادامه دارند. پیشتر گزارشهایی مبنی بر امکان برقراری روابط دیپلماتیک رسمی در صورت برآورده شدن برخی از خواستههای سعودی (از جمله ارائه فناوری هستهای و جنگندههای F-35 آمریکا به عربستان) ارائه شده بودند.
دولتهای عربی که از سال 2011 به دولت سوریه اعلان جنگ داده بودند نیز روابط خود را با دمشق از سر گرفتند. این روند از سال 2018 با امارات متحده عربی شروع شد و در چند هفته اخیر به عربستان سعودی و کل اتحادیه عرب ختم شد.
اخیراً، چین میانجیگری موفقی برای از سرگیری روابط بین عربستان سعودی و ایران انجام داد که به دنبال آن روابط ایران و کشورهای عربی وفادار به عربستان از جمله مصر و اردن در مسیر بهبودی قرار گرفت. اینها برخی از همان کشورهایی هستند که از سال 2004 کمپین فرقهای ضد شیعه را با غایت هدف قرار دادن ایران، سوریه، عراق و جوامع شیعه در سراسر جهان عرب آغاز کرده بودند.
حتی ناسازگاری آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران، با از سرگیری مذاکرات بین آنها و «کاهش تحریمهای آمریکا» پایان یافته است. لابیهای رژیم صهیونیستی در واشنگتن ابراز نگرانی کردهاند که برخی از این موارد ممکن است نشاندهنده کاهش قدرت آمریکا باشد، اگرچه مشخص نیست که نزدیکی با ایران مغایر با منافع آمریکا باشد.
رابرت ساتلوف، مدیر مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن، بازوی تحقیقاتی لابی اسرائیل، اخیرا گزارشی از نگرانیهای خود در رابطه با نزدیکی ایران و عربستان سعودی و همینطور نقش چین در این توافق تهیه کرد.
بخش اعظم این اصلاحات در چارچوب جنگ همهجانبهای رخ میدهد که دولت کنونی رژیم صهیونیستی، که حتی بیش از پیشینیان خود به برتری یهودیان معتقد است، علیه مردم فلسطین اعلام کرده است. تهاجمات نظامی روزانه رژیم صهیونیستی به شهرها و شهرکهای کرانه باختری، قتلعامهای منظم توسط شهرکنشینان رژیم صهیونیستی علیه جمعیت غیرنظامی فلسطین، حملات مداوم رژیم صهیونیستی به غزه، حملات مداوم به سوریه، نقض حریم هوایی لبنان و تهدید مداوم سازمان برجسته مقاومت لبنان یعنی حزب الله، بخشی از این جنگ همهجانبه هستند.
در واقع، هفتههای اخیر شاهد تحولات قابل توجهی در مورد گروههای مقاومت فلسطینی بودهایم. سعودیها در هفتههای اخیر میزبان هیئتهایی از تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس (که برخی از اعضای آن را سعودیها سه سال دستگیر و بازداشت کرده بودند اما چند ماه پیش آزاد کردند) بودند، همچنین مصریها دو گروه اصلی مقاومت فلسطینی مستقر در غزه، یعنی حماس و جهاد اسلامی را برای گفتگو در قاهره فراخواندند.
مذاکرات قاهره با آن دو گروه مقاومت بر کاهش تنشها و برقراری آتشبس طولانیمدت با رژیم صهیونیستی متمرکز بود. علاوه بر این مصر در رابطه با صدور مجوز از سوی اسرائیل برای توسعه و بهرهبرداری از میدان گازی ساحل غزه توسط تشکیلات خودگردان فلسطین، با مقامات تلآویو بحث و گفتگو کرد.
از سوی دیگر مقامات اردنی این هفته چهار عضو حماس را دستگیر کردند که بنا به گزارشها متهم به قاچاق اسلحه برای فلسطینیان تحت اشغال بودند. مقامات مصری نیز با فشار بر هیئتهای حماس، زمان سفر کردن آنها را محدود کردند. در لبنان، اگرچه تلاشهای مستمر غربی و عربی برای خفه کردن کشور از نظر اقتصادی به منظور تضعیف حزبالله، یک شکست بزرگ بوده است. اما برخلاف حزبالله که قدرت نظامی و سیاسی آن از گروههای مقاومت محاصرهشده و ضعیفتر فلسطینی در غزه و کرانه باختری بیشتر است، رژیمهای عربی دوست رژیم صهیونیستی به طور مرتب در حال افزایش فشارها بر مقاومت فلسطینی هستند.
با این حال، تلاشهای جدی برای فشار اقتصادی بر مقاومت فلسطین در غزه نیز شکست بزرگی بوده است. پس از بیش از 15 سال محاصره کامل غزه توسط رژیم صهیونیستی مقاومت نه تنها قویتر شده و بلکه تمایل بیشتری به استفاده از قدرت خود دارد.
در نتیجه باید پرسید: همه این تحولات چه معنایی برای مقاومت ضد اسرائیلی در لبنان و فلسطین دارد؟ آیا عادیسازی اخیر روابط با ایران و سوریه – حامیان اصلی گروههای مقاومت ضد رژیم صهیونیستی – میتواند نوعی همبستگی باشد که احتمالاً منجر به کاهش حمایت آنها از گروههای مقاومت فلسطینی به نفع ادغام مجدد سیاسی و اقتصادی در منطقه باشد که به نوبه خود منجر به کاهش فشارها بر استعمار شهرکنشینان رژیم صهیونیستی شود؟
این نویسنده مینویسد: «نشانههایی وجود دارد که میتوان این چنین برداشت کرد. به عنوان مثال، سوریها به عنوان پیشنیازی برای از سرگیری روابط، از انتقاد از عادیسازی سال 2020 امارات و روابط گرم با رژیم صهیونیستی خودداری کردهاند».
آیا سوریها و ایرانیها در مواجهه با عادیسازی احتمالی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی همین کار را خواهند کرد؟ از آنجایی که همه کشورهایی که در حال عادیسازی با سوریه و ایران هستند از قبل روابط خوبی با رژیم صهیونیستی دارند، ممکن است که یکی از اهداف اصلی ادغام مجدد آنها در منطقه کاهش حمایت از مقاومت ضد اسرائیلی و به حداکثر رساندن روند عادیسازی با اسرائیل باشد؟ این سؤالات ذهن بسیاری از حامیان مقاومت در سراسر جهان عرب را درگیر کرده است. پیشتر روزنامه الاخبار که یک روزنامه لبنانی حامی مقاومت است، در گزارشی به این نگرانیها پرداخت.
این نویسنده در جواب سوالاتی که پیشتر پرسید، در جواب مینویسد: «همه این گفتهها به این معنا نیستند که ایران به این راحتی با نزدیک شدن فزاینده کشورهای عربی منطقه و کاهش تحریمهای منطقهای و آمریکا از حمایتهای خود از گروههای مقاومت دست بردارد. با این حال در صورت ارائه پاداشهای قابل توجهی از جمله پایان دادن به تمامی تحریمها، آزادی داراییهای مسدود شده ایران در خارج و کاهش فعالیتهای خرابکارانه آمریکا و اسرائیل در داخل ایران، امکان کاهش و نه قطع کامل حمایتها وجود دارد».
سوریه نیز با توجه به ویرانیهای ناشی از جنگ داخلی در برابر فشارها آسیبپذیرتر است و از هر فرصتی برای ساختن مجدد کشور استفاده خواهد کرد.
برگ برنده گروههای مقاومت ضد اسرائیلی در برابر صفآراییهای جاری، دقیقاً آمادگی مردم تحت اشغال برای مقابله با اشغالگران است. نباید از وضعیت انقلابی در کرانه باختری و بلندیهای جولان غافل شد. اگر چه که این تحولات اخیر باید نزد استراتژیستهای گروههای مقاومت به دقت مورد بررسی و تمامی تهدیدات و فرصتهای برآمده مورد واکاوی قرار گیرند.
حزبالله و گروههای مقاومت مسلح فلسطینی در رویاروییهای اخیر، چه در داخل کرانه باختری و چه در مرز لبنان، تمایل خود را برای مقابله با رژیم صهیونیستی نشان دادهاند. همچنین واقعه سرباز جوان مصری که توانست به تنهایی سه سرباز رژیم صهیونیستی را به هلاکت برساند، دیدگاه و نگرش عمومی و واقعی اعراب نسبت به رژیم صهیونیستی را علیرغم عادیسازی رسمی دولتهایشان با آن رژیم، به خوبی آشکار کرد.
منبع: میدل ایست آی