از سال 2011، درگیری در سوریه مناطق مرزی این کشور را متحول کرده است. در بیشتر این موارد، حاکمیت سوریه در حال حاضر به درجات و مناطق مختلف بین بازیگران محلی، ملی و منطقهای مورد مناقشه قرار گرفته است. این پویاییها به وضعیتی منجر شده است که در آن مراکز مختلف سیاسی (غیر از دمشق) برای اعمال نفوذ بر مرزها آمدهاند. اگرچه تفاوتهای فاحشی بین این مناطق مرزی وجود دارد، اما همه آنها در این واقعیت مشترک هستند که آنها نهادهایی خارج از کنترل دمشق هستند، هر کدام دارای اقتصاد، امنیت و حتی ایدئولوژی خاص خود بوده و عملاً کانتونهای واقعی هستند.
کنترل مرزهای سوریه همواره یکی از جنبههای اصلی قدرت دولت اسد بوده است.با این حال، با توجه به از دست دادن نفوذ این کشور بر بسیاری از مرزهایش – که به اقتدار صرفاً آزمایشی آن بر مناطق مرزی تحت کنترل متحدان افزوده شده است – آنچه امروز در کشور شاهد آن هستیم، تحول بلندمدت قابل توجهی در نحوه عملکرد دمشق است. بعید است که دمشق به این زودیها بتواند حاکمیت دولت را بر این مناطق مرزی بازگرداند. بلکه احتمالاً در سالهای آینده تحولات توسط بازیگران محلی و منطقهای و تعاملات بین آنها تعیین میشود.
متغیرهای متعدد بر نتیجه این تعاملات تأثیر خواهند گذاشت. اینها را میتوان در سه دسته کلی قرار داد: جمعیتشناسی، یا به طور خاص سرنوشت آواره و پناهندگان. بازارها یا آنچه که میتوان روابط اقتصادی فرامرزی نامید. و امنیت با توجه به این احتمال که دمشق قادر به بازگرداندن کنترل کامل بر مناطق مرزی خود نباشد، این سوال مطرح میشود که آیا تلاشها برای حل و فصل مناقشه سوریه نباید طیف وسیعتری از بازیگران محلی و منطقهای را در بر گیرد و در عین حال بر جمعیت، بازارها و امنیت تمرکز کند؟
رفت و آمد مردم در مناطق مرزی به ویژه شمال نقش عمدهای داشته است. اما این روندها با یک پارادوکس نیز مشخص شدهاند. دولت دمشق سیاست کاهش جمعیت متخاصم تحت کنترل خود را با اجازه دادن به ایجاد مناطق وسیعی که در آن حضور محدود دارد یا اصلاً وجود ندارد – مانند استان ادلب در نزدیکی مرز ترکیه، دنبال کرده است. اما این امر حاکمیت دولت بر این مناطق را نیز تضعیف کرده است. شمال شرق سوریه، جایی که دمشق به یک بخش کامل از جمعیت خود، یعنی کردها، اجازه ایجاد یک نهاد خودگردان را داده، به همان اندازه نماینده چنین رویکردی است.
با توسعه بازارهای فرامرزی و روابط اقتصادی، آنها روابط بازار قبل از جنگ را در مناطق خاصی تغییر داده و در برخی موارد حتی جایگزین آن شدهاند. کنترل بر چنین روابطی نیز عامل اصلی قدرت دولت سوریه قبل از درگیری بوده است. به عنوان مثال، روابط اقتصادی جدید، همانطور که در شهر سرمدا دیده میشود، مناطق مرزی را بیشتر به ترکیه متصل کرده است تا دمشق. این تحول نمایانگر جنبه دیگری از وخامت حاکمیت دولت سوریه بر این مناطق است.
اما امنیت همچنان موضوع اصلی است که آینده درگیری سوریه در مناطق مرزی این کشور را شکل خواهد داد. در حدود یک دهه گذشته، سوریه شاهد ظهور تعدادی از دستورات امنیتی موازی توسط ترکیه، ایران و آمریکا بوده است که هر کدام در مناطق عملیاتی و نفوذ جغرافیایی خاصی قرار دارند. در حالی که اینها ممکن است با یکدیگر متفاوت باشند، اما همه آنها نیز به شدت حاکمیت دولت سوریه را از بین بردهاند.
نظم امنیتی ترکیه مناطق دفاع از خود مؤثر ایجاد کرده و ساختارهای قدرت محلی را در بخشهایی از شمال که ارتش ترکیه در آن حضور دارد، تغییر شکل داده است. مدل سیالتر ایرانی، عراق را به شرق و جنوب سوریه و لبنان از طریق گسترش شبهنظامیان محلی طرفدار تهران متصل کرده است. نمونه آن گذرگاه مرزی قائم-بوکمال با عراق نشان داده است که چگونه ایران از چنین گذرگاههایی برای شبهنظامیان خود استفاده میکند و به آن اجازه میدهد تا نفوذ منطقهای خود را اعمال کند، حتی در شرایطی که نفوذ خود را بر گروههای قبیلهای عرب مسلح در منطقه گسترش میدهد. ایالات متحده همچنین در شرق و شمال شرق سوریه و همچنین در پایگاه تنف در نزدیکی اردن که به عنوان بخشی از مشارکت آمریکا در ائتلاف مبارزه با گروه دولت اسلامی آغاز شد، حضور دارد. در آینده قابل پیشبینی، توانایی دمشق برای بازگرداندن حاکمیت خود در تمام این مناطق مرزی عملاً وجود نخواهد داشت.
درگیری در سوریه، چارچوب ملی این کشور را به طور کامل ویران کرده است و قدرتهای محلی-منطقهای بر ویرانههای آن قد علم کرده است. این روابط در سراسر مرزهای سوریه خود را نشان داده است. بنابراین، رویکردهای ایجاد شده برای حل بحران امروز دیگر مفید نیستند. روند ژنو که یک انتقال سیاسی را در چارچوب ملی سوریه فرض میکرد، غیرواقعی است. حتی معاملات محلی که از روند امنیت محور آستانه بین ایران، روسیه و ترکیه نشأت میگیرد، مؤثر نیست. هیچ کدام از این دو تحولات رادیکالی که ساختارهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی سوریه را از زمان آغاز جنگ شکل داده است، در نظر نمیگیرند. تا زمانی که رویکرد جدیدی امتحان شود، رویکردی که شامل یک عنصر محلی موثر در معادلات منطقهای جدید باشد.سرنوشت سوریه در هالهای از ابهام باقی میماند که این به قیمت حاکمیت و هم جامعهای که از جنگ ویران شده است، خواهد بود.
منبع: کارنگی