اندیشکده Arab Gulf States Institute در بررسی گزینههای در دسترس واشنگتن برای مقابله با انصارالله مینویسد: پس از شروع جنگ غزه، حوثیها حملات خود به اسرائیل را آغاز و آن را توسعه دادند تا جایی که در 19 نوامبر بواسطه یک هلکوپتر که پرچم یمن و فلسطین بر آن نقش بسته بود به کشتی اسرائیلی حمله و آن را توقیف کرده و 25 خدمه آن را نیز گروگان گرفتند. این کشتی در حال حاضر در مقابل بندر الحدیده قرار دارد.
همچنین در 26 نوامبر و پس از شکست حمله به کشتی دیگر اسرائیلی در خلیج عدن، حوثیها دو موشک به سمت ناو آمریکایی نزدیک این کشتی پرتاب کردند که در آب و با فاصله فرود آمد. آمریکا، حمله کنندگان به کشتی اسرائیلی را افراد سومالیایی برشمرد و مشخص نشد که آیا با حوثیها ارتباط داشتهاند و یا خیر.
سید عبدالملک الحوثی، رهبر این جنبش در سخنرانیهای اخیر خود به صراحت گفته است که در راستای حمایت از فلسطین و غزه به حملات بر ضد کشتیهای اسرائیلی ادامه خواهند داد. تداوم این حملات به کشتیرانی در دریای سرخ صدمه خواهد زد و بیمه دریایی برای کشتیهای عبوری از این مسیر را افزایش خواهد داد.
این مسائل، آمریکا را تحت فشار زیادی قرار داده و این در حالی است که واشنگتن راه حل مشخصی برای حل این موضوع ندارد. در حال حاضر، آمریکا در حالت انفعالی قرار گرفته و تنها به حملات، واکنش دفاعی دارد و این چیزی نیست که بتواند جلوی حوثیها(انصارالله) برای متوقف کردن حملات بعدی را بگیرد.
چیزی که به نظر میرسد، واشگتن تنها 3 راهبرد برای مقابله با حملات حوثیها(انصارالله) در دریای سرخ دارد: 1. تروریستی اعلام کردن مجدد حوثیها 2. حمله محدود برای نظامی 3. ترکیبی از این 2 اقدام. اما هیچکدام از این سه راهبرد نمیتواند مانعی در مقابل اقدامات حوثیها ایجاد کند.
طرح تروریستی نامیدن مجدد حوثیها تنها دو روز پس از توقیف کشتی اسرائیلی و در 21 نوامبر توسط جان کربی، سخنگوی امنیت ملی کاخ سفید اعلام شد و این در حالی است که دولت بایدن این گروه را از لیست تروریستی آمریکا خارج کرد. اما این اقدام دارای هزینههای بسیار سنگینی است که از جمله آنها میتوان به تاثیرات منفی انسانی آن و بالطبع افزایش مرگ و میر در مناطق تحت کنترل حوثیها در صورت تروریستی نامیدن این گروه و اعمال هزینههای آن اشاره کرد. این فشارها در حالی است که اقدامات تنبیهی هیچ تاثیری بر گروه حوثیها و حملات آنها نخواهد داشت و نشان آن را نیز میتوان در عدم تاثیر تحریمهای رهبران این گروه در سالهای گذشته شاهد بود.
راه حل دوم، حملات محدود نظامی به حوثیها است. اقدامی که به صورت گستردهتر توسط ائتلاف به رهبری عربستان و امارات از سال 2015 بر ضد ان گروه انجام گرفت و تاثیر قابل توجهی نداشت. همچنین، آمریکا در سال 2016 و در دولت اوباما اقدام به حمله به سه پایگاه راداری حوثیها در مقابل حمله صورت گرفته به ناو خود در دریای سرخ کرد که آن حملات نیز تاثیری بر کاهش اقدامات حوثیها نداشت. این در حالی است که قدرت کنونی حوثیها افزایش یافته است و مشخص نیست اگر حملهای از طرف آمریکا صورت گیرد، واکنش مقابل حوثیها چگونه خواهد بود. از طرف دیگر، شاهد هستیم که حملات تلافی جویانه آمریکا در سوریه و عراق نیز ماثر نبوده و حملات بر ضد نیروهای آمریکایی همچنان ادامه دارد.(راه حل سوم نیز که ترکیبی از این دو راه حل است، جوابی مشخص دارد)
سوال اصلی در این شرایط اینجاست که آمریکا خط قرمز خود در مقابل حوثیها را باید کجا بکشد. آیا اقدام متقابل آمریکا فقط در شرایطی خواهد بود که به داراییهای خود آمریکا حمله شود و یا توقیف کشتیهای بیشتر نیز جزء خطوط قرمز آمریکا خواهد بود؟ چگونه آمریکا میتوان از تشدید درگیریها جلوگیری کند؟ و… .
تاریخ نشان داده که آمریکا روشهای متعدد و امتحان شدهای برای برخورد با دولتها رسمی و همچنین گروههای تروریستی مشخص دارد؛ اما حوثیها هیچ یک از آن دو نیستند. در حقیقت، حوثیها ترکیبی از یک دولت رسمی و یک گروه نظامی غیر رسمی هستند که مناطق گستردهای را در شمال یمن تحت کنترل خود دارند. آنچه روشن است، عدم وجود راهبرد مشخص از طرف آمریکا برای تقابل با چنین گروههایی است.