اقدامات و نقش امارات و عربستان در جنگ یمن منجر به بهبود قابل توجهی در ثروت کشورهای همسایه شده است. با این حال با بازیابی روابط و تنشزدایی بین عربستان و ایران با میانجیگری پکن، احتمال پایان یافتن جنگ طولانی یمن افزایش یافته است. این جنگ فقیرترین کشورهای جهان را ویران کرده است.
حتی اگر صلح پس از ماهها مذاکره، محقق شود، یمن سالها نیاز خواهد داشت تا بر ویرانیهای جنگ فائق آید. علیرغم این حقیقت که این جنگ منجر به آسیب زیادی به یمن شده است، برخی از کشورهای همسایه توانستهاند از این جنگ نهایت استفاده و سود را ببرند. در آن سوی تنگه باب المندب و خلیج عدن به ترتیب، اریتره و سومالیلند، شاهد افزایش ثروت خود به صورت قابل توجهی بودند.
در زمان آغاز جنگ تنها عده معدودی میتوانستند پیشبینی کنند که حمله ائتلاف عربی به رهبری عربستان به یمن چنین تاثیری بر کشورهای همسایه خواهد داشد. پیامدهای این جنگ منجر به تقویت مواضع بینالمللی اسمره، پایتخت اریتره و هرگیسا، پایتخت سومالیلند شد.
این تاثیرات برای اریتره چشمگیرتر بود. قبل از جنگ یمن، اریتره، تحت تحریمهای سازمان ملل متحد، در سطح بینالمللی یک کشور منزوی بود. این کشور در سال 1991 پس از یک جنگ 30 ساله با اتیوپی استقلال خود را به دست آورد. اما از آن زمان نسبت به حضور خارجیها مشکوک و کشوری بسته بود.
این کشور تحت اداره ایسایاس آفورکی، رئیس جمهور، به لحاظ داخلی به یک “دیکتاتوری” تبدیل شده است. وی از 1991 تا به حال رئیس جمهور اریتره بوده است. جنگ این کشور با اتیوپی در سالهای 1998 تا 2000 حل نشده پایان یافت و مرزهای این کشور برای هرگونه تجارت خارجی بسته باقی ماند. از طرف دیگر، نبردهای این کشور با جیبوتی در جنوب در سال 2009 در نهایت منجر به تحریم تسلیحاتی سازمان ملل و تحریمهای دیگر شد. فقدان روابط بینالمللی اریتره به کینه توزی این کشور دامن زده است. اسمره متهم به حمایت از گروه تروریستی الشباب در سومالی است.
در جنگ یمن که ریاض و متحد کلیدی آن ابوظبی بشدت به پایگاهها و بنادر نظامی نزدیکتر به خطوط مقدم درگیری نیاز داشتند، اریتره ایدهآلترین گزینه به نظر میرسید. عربستان و امارات در ابتدا امیدوار بودند که از موقعیت جیبوتی استفاده کنند، اما جیبوتی با امارات بر سر نحوه مدیریت بندر خود توسط DP World” ” اختلاف نظر داشت.
از سوی دیگر اریتره متقاعد شد که به روابط خود با ایران پایان دهد و به ائتلاف علیه متحدان یمنی تهران، یعنی جنبش انصارالله بپیوندد و به امارات اجازه دهد از بندر عصب دریای سرخ به عنوان پایگاه نظامی استفاده کند.
در مقابل، عربستان و امارات به آفورکی قول سرمایهگذاریهای سنگین و کمک برای پایان دادن به انزوای بینالمللی او را دادند.
نتایج اما، گسترده از آن چیزی بود که هر کدام از آنها انتظار داشتند. امارات به طور گستردهای از بندر عصب استفاده کرد و ابتدا جنگندههای سودانی را برای پیوستن به درگیری یمن منتقل کرد. سپس از آن به عنوان مرکز نیروی هوایی خود استفاده کرد.
اسمره علاوه بر دریافت میلیاردها دلار سرمایهگذاری اماراتی، توانست توافقنامه صلح خود با اتیوپی را با میانجیگری امارات در 2018 امضا کند. این مسئله آغازی بود برای باز شدن مرزهای اریتره بر روی تجارت و همینطور انقلابی دیپلماتیک را در منطقه شاخ آفریقا آغاز کرد.
اسمره با آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی، اتحاد شگفت انگیزی ایجاد کرد. دو کشور به طور مشترک به نیروهای جبهه آزادی بخش خلق تیگرای در 2020-2022 حمله کردند. همچنین روابط با سومالی را از سر گرفت و اختلافات مرزی خود با جیبوتی را حل کرد.
این چرخش در روابط و لابی امارات، در حالی که هیچ تغییر واقعی داخلی در اریتره رخ نداد و رژیم آفورکی همچنان در قدرت است، منجر به لغو تحریمهای سازمان ملل متحد شد. در واقع میتوان گفت جنگ یمن باعث شد که این کشور از بند تحریمهای سازمان ملل خلاصی یابد و روابط خارجی خود را بهبود بخشد.
تغییرات کمتر چشمگیر، اما همچنان مهم، در سومالی لند رخ داده است. این کشور در سال 1991 از سومالی جدا شد و ادعای استقلال کرد. با این حال، ادعاهای هارگیسا، برای حاکمیت توسط هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشده است. به ویژه اینکه به دلیل عدم تمایل اتحادیه آفریقا به پذیرش یک جمهوری جدایی طلب بدون رضایت موگادیشو، پایتخت سومالی، که آن را قاطعانه رد میکند، با سدی بزرگ روبرو شده است.
هارگیسا هرگز به طور کامل منزوی نبوده است و از روابط غیررسمی با چندین کشور برخوردار است و دولتهای غربی مایلند از نمونه نادری از دموکراسی باثبات و کارآمد در شاخ آفریقا حمایت کنند. با این حال، پیامدهای جنگ یمن امیدهای این جمهوری خودخوانده را برای تغییر این روابط غیر رسمی به حالت رسمی تقویت کرده است.
باز هم نقش کاتالیزوری امارات در این مسئله قابل مشاهده است. ابوظبی به عنوان بخشی از استراتژی خود برای تمرکز بر جنوب یمن، به دنبال پایگاههای نظامی بیشتری برای تکمیل پازل پایگاههای خود در منطقه است. در حالی که محاسبات نظامی ممکن است آغاز دهنده باشند، این منطق تجاری و اقتصادی است که ادامه دهنده است. بندر بربرا در سومالی لند، در طرف دیگر خلیج عدن، در موقعیت ایدهآلی قرار دارد و امارات توانست در یک توافقی این بندر را بدست آورد.
اتیوپی، امارات را برای سرمایهگذاری در بندر تحت فشار قرار داد، زیرا میدانست که این بندر میتواند یک خروجی بزرگ برای آدیس آبابا باشد، که محصور در خشکی است و مدتهاست با جیبوتی تجارت دارد.
برای کمک به این امر، علاوه بر سرمایهگذاری 442 میلیون دلاری برای ارتقاء امکانات بندر بربرا، امارات متحده عربی همچنین با انگلیس بزرگراه 400 میلیون دلاری اتیوپی-بربرا را برای تسهیل تجارت، تامین مالی کرد. این امر نه تنها اقتصاد سومالی لند را تقویت میکند، بلکه به آن کشور، دو حامی خارجی قدرتمند، یعنی امارات و اتیوپی را میدهد که مایل به دفاع از سومالیلند در برابر ادعاهای سومالی هستند.
کاهش دخالت ابوظبی در یمن باعث کاهش حضور نظامی آن در بندر عصب شده است، پایگاه بربرا نیز تاکنون عملیاتی نشده است. اما روابط دیپلماتیک و تجاری در شاخ آفریقا که توسط امارات و تا حدی عربستان سعودی به دلیل درگیری در یمن برقرار شد، همچنان باقی است. هیچ تضمینی وجود ندارد که سالهای آینده این روابط دوام بیاورند. این مسئله خیلی به نحوه واکنش رهبران اریتره و سومالیلند بستگی دارد، با اینحال مواضع آنها در این زمینه با جنگ یمن تقویت شده است.
گرچه که مسائل گفته شده در مقایسه با زندگی هزاران یمنی، بسیار کمرنگ و ناچیز هستند، اما نشان داند که چگونه چنین درگیریهایی، به پیامدهای غیرمنتظره و دراماتیکی در جاهای ختم میشوند.
منبع: شباب نت