مسیر دیپلماسی برای ایجاد فرصتهای صلح در یمن به آرامی و با اطمینان در پیش است همانطور که در بسیاری از درگیریهای پیچیده، دیپلماسی به همین روش عمل میکند.
در آوریل 2022، با وساطت سازمان ملل متحد، آتش بس سراسری در یمن امضا شد. این مهم ترین وقفه در جنگ از زمان آغاز جنگ در سال 2014 به حساب میآید که منجر به کاهش قابل توجه خشونت و تلفات شد. از میان شرایط آتشبس، به توقف درگیریها بین انصارالله و ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی بیشتر عمل شده است، در حالی که مفاد آتش بس به طور رسمی در اکتبر 2022 منقضی شد و دیگر تمدید نشد.
سپس، در ماه مارس، چین اعلام کرد که میانجیگری برای یک توافق تنش زدایی بین عربستان سعودی و ایران به نتیجه رسیده است. اعلام این توافق توسط پکن باعث ایجاد تحلیلی در این باره شد که ایالات متحده در حال واگذاری نفوذ در منطقه به چین است. ناظران دیگر مدعی شده اند که این توافق نشانه ای از این است که ایالات متحده به نحوی مذاکرات در یمن را متوقف می کند.
در واقع، مذاکرات جاری در یمن نتیجه یک روند مذاکرات طولانی مدت است که قبل از توافق آتش بس به رهبری سازمان ملل متحد با حمایت دیپلماتیک ایالات متحده انجام شد. در هر صورت، تنش زدایی عربستان و ایران نتیجه روندهای ژئوپلیتیکی گسترده تر است، نمی توان آن را به علت مذاکرات در پرونده یمن دانست. توافق تنش زدایی ناشی از گفتگوهایی با میانجیگری عراق بود که در سال 2021 آغاز شد و بنا بر گزارش ها، بحث از آتش بس در یمن را نیز شامل می شد. عمان نیز نقش مهمی ایفا کرده است و در چند سال گذشته به عنوان یک همکار مورد اعتماد برای طرفین به تنش زدایی کمک کرد. بنابراین تنشزدایی اساساً نتیجه تلاشهای پکن به تنهایی نیست، اگرچه چین به امضای این توافق کمک کرد؛ بلکه نشان دهنده اعتراف عربستان سعودی به این است که ادامه جنگ در یمن و اختلافات با ایران، سود چندانی ندارد. توافق پکن ممکن است به پیشبرد مذاکرات در یمن کمک کند، اما منشا این مذاکرات نخواهد بود.
در واقع، آتش بس سال 2022، فضا و فرصتهای خوبی را برای گفتگوی مستقیم باز کرد که دیپلمات ها امیدوارند به مذاکرات صلح پایدار و جامع در یمن منجر شود .
ثمرات آتش بس
در حالی که آتش بس، نشان دهنده صلح همه جانبه در یمن نیست؛ اما اهمیت آن نباید دست کم گرفته شود. در دو ماه اول آتش بس، تلفات ناشی از جنگ در سراسر کشور به شدت کاهش یافت – حدود 85 درصد و می توان گفت که انصارالله و ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی از زمان آغاز آتشبس حملات فرامرزی را انجام ندادهاند که پویایی مهمی برای کاهش تنش منطقهای است.
محدودیت های واردات اعمال شده توسط عربستان سعودی و دولت مورد حمایتش در یمن دیگر عامل اصلی بحران انسانی این کشور نیست. براساس دادههای مکانیسم راستیآزمایی و بازرسی سازمان ملل برای یمن(UNVIM)، حداقل از مارس 2023 برای هیچ کشتی سوخت یا مواد غذایی حجیم مشکلی از جهت ورود به بندر حدیده پیش نیامده است. تأخیری در منطقه تحت کنترل ائتلاف – یا انتقال کشتی به بنادر عربستان برای بازرسی برای کشتیهای کانتینری که به عدن میروند، دیگر رخ نداده است برای اولین بار از سال 2016، کشتی های کانتینری تجاری حامل کالاهای عمومی نیز در حدیده پهلو می گیرند. پروازهای تجاری در حال حاضر به طور منظم بین فرودگاه های صنعا و امان پرواز می کنند و سفر را برای یمنیها از جمله برای کمک های پزشکی و دیدار خانواده برای بیش از 100000 یمنی تسهیل کرده است.
همه این ها خبر خوبی برای وضعیت وخیم انسانی یمن است ، اما هنوز چالش های اساسی وجود دارد. غیرنظامیان همچنان بر اثر مین های زمینی کشته می شوند و درگیری های اقتصادی عامل اصلی درد و رنج بشردوستانه است. بیش از 4 میلیون نفر از خانه های خود آواره شده اند و برای کسب درآمد یا دسترسی به خدمات اولیه تلاش می کنند. اما آتش بس نیز فضا را برای شروع رسیدگی به این مسائل باز کرده است. ماه گذشته، مقامات سعودی برای گفتوگوهای مستقیم با رهبران انصارالله از صنعا بازدید کردند و تبادل زندانیان در ماه آوریل بین مقامات دولت مستقر در صنعا و دولت مورد حمایت عربستان در یمن صورت گرفت و تقریباً 900 زندانی آزاد شدند. تصور اینکه این تحولات در غیاب آتش بس رخ دهد، دشوار است.
نقش واشنگتن
جو بایدن در اولین سخنرانی مهم سیاست خارجی خود به عنوان رئیس جمهور در فوریه 2021 اعلام کرد که آمریکا”دیپلماسی خود را برای پایان دادن به جنگ در یمن تقویت خواهد کرد.” مطمئناً، رویکرد آمریکا در قبال یمن از آن زمان تاکنون دارای تناقضاتی بوده است. به عنوان مثال، دولت بایدن اعلام کرد که فروش تسلیحات «تهاجمی» به عربستان سعودی را متوقف خواهد کرد، اما سپس اجازه داد یک معامله 500 میلیون دلاری برای حمایت از هلیکوپترهای نظامی و حمل و نقل سعودی که منتقدان میگویند این تعهد را نقض میکنند، انجام داد. با این وجود، توجه فزاینده دولت، همراه با انتصاب یک نماینده ویژه به تقویت مجدد مذاکرات کمک کرد. می توان ادعا کرد که دیپلماسی آمریکا چند نقش کلیدی در این روند ایفا کرده است.
اول، واشنگتن به عنوان یک “میانجی دارای نفوذ” عمل کرده است. تحقیقات در مورد میانجیگری در جنگهای داخلی نشان میدهد که میانجیهای دارای نفوذ میتوانند نقش مفیدی در مذاکرات ایفا کنند و از اهرمهای منحصربهفردی که بر طرفهای درگیری دارند استفاده کنند و حتی ممکن است به صلحی بادوامتر منجر شوند. آمریکا توانسته است از روابط خود با ائتلاف به رهبری عربستان سعودی و دولت مورد حمایتش در یمن برای تشویق آنها به مذاکره با حسن نیت و در عین حال حمایت از انواع تضمین های امنیتی معتبر استفاده کند. این امر کمک کرد که عربستان سعودی با توافق موافقت کند (و از آن پیروی کند). رویکرد آمریکا در استفاده از هویج و چوب به مشارکت عربستان سعودی در روند رهبری سازمان ملل کمک کرده است.
آمریکا در کنار سازمان ملل متحد، از روابط منطقه ای خود برای رفع مشکلات مربوط به اجرا در صورت بروز مشکل استفاده می کند. نکته قابل توجه، مرحله اجرا مانعی کلیدی برای موفقیت طرحهای گذشته بوده است، مانند توافقنامه استکهلم ، توافق قبلی بین انصارالله و دولت مورد حمایت عربستان در یمن که در دسامبر 2018 به دست آمد. آتشبس کنونی در ماههای اولیه خود با اختلاف نظر طرفها دچار مشکل شد. در مورد گذرنامه برای مسافران تجاری در مواجهه با فشارهای دیپلماتیک، عربستان سعودی در نهایت موافقت کرد که مسافران بتوانند با گذرنامه های صادر شده توسط دولت مستقر در صنعا سفر کنند، در حالی که مقامات آمریکایی می توانستند با اردن، کشور مقصد، برای اطمینان از رفع نگرانی های امنیتی همکاری کنند. اولین پرواز تجاری، که حدود شش هفته پس از اعلام آتش بس انجام شد، یک نقطه عطف مهم بود، نه تنها به دلایل بشردوستانه بلکه همچنین به این دلیل که نشان دهنده یک اقدام اعتمادسازی در میان طرف های مذاکره بود.
آمریکا و جامعه بین المللی نیز از مذاکرات حمایت فنی کرده اند. پشتیبانی فنی می تواند از فناوری تا نظارت بر آتش بس تا مشاوره در مورد فراگیرتر کردن گفتگوها باشد. چنین حمایتی همچنان برای حفظ مسیر مذاکرات حیاتی خواهد بود. دیپلمات های آمریکایی باید در درازمدت و در تمام سطوح دولتی در یمن حضور داشته باشند.
با تمام این فرصتهای بوجود آمده، هنوز تا یک توافق صلح جامع در یمن فاصله داریم. جناح بندی در مناقشه، مجموعه متنوعی از طرفین درگیری را ایجاد کرده است که هر کدام اهداف خاص خود را دارند. درگیری داخلی در شورای ریاستی مورد حمایت ریاض در یمن که نهادی هشت نفره است، مانع از مذاکرات شده است. سخت شدن جنگ اقتصاد، لایه هایی از پیچیدگی را ایجاد کرده و انگیزه هایی برای ادامه نبرد مستقیم را بوجود آورده است. همچنین اختلافات اصلی و زیربنای درگیری در یمن، از جمله دولت آینده یمن، حکومت و توزیع منابع، هنوز حل نشده است.
مسیری در راستای استفاده از فرصتهای صلح پایدار در یمن
مهمترین کاری که دیپلمات های بین المللی می توانند انجام دهند، ادامه مسیر کنونی است. این خطر وجود دارد که جامعه بینالملل پس از توافق بین انصارالله و عربستان سعودی، تصمیم به خروج از میانجیگری بگیرد، اما این یک اشتباه است. چنین توافقی احتمالاً به پایین نگه داشتن سطح خشونت کمک می کند، اما به جنگ پایان نمی دهد. بدون توافق جامعتر، یمن میتواند در مسیر درگیری طولانیمدت قرار گیرد که فضاهای بدون حکومت گستردهای ایجاد میکند. تا زمانی که این احتمالات ادامه دارد، جامعه بینالمللی نمیتواند به طور قابل اعتماد بگوید که جنگ در یمن پایان یافته است.
دیپلماتهای آمریکایی باید در درازمدت و در تمام سطوح حکومتی، از رهبران ارشد گرفته تا مقاماتی که روی زمین کار میکنند، ارتباط داشته باشند. بازگرداندن سفارت آمریکا در یمن می تواند تعامل دیپلماتیک را تسهیل کند. همانطور که چندین سال توقف مذاکرات نشان داده است، صبر حیاتی است. در واقع، تسریع در روند میتواند علل اصلی جنگ را نادیده بگیرد و به چرخهای از خشونت منجر شود. دیپلمات ها باید تلاش های خود را برای تضمین مشارکت جامعه مدنی و تا حد امکان فراگیر کردن گفتگوها مضاعف کنند. توافق صلح پایدار بدون مشارکت طیف متنوعی از بازیگران از سراسر جامعه یمن امکان پذیر نیست. ایالات متحده میتواند کمکهای صلحسازی را با تمرکز بر انتقال این بودجه به کنش گران محلی ارائه کند. سازمان های بین المللی تا حد امکان همچنین میتواند کمکهای توسعهای، نه فقط برای کمکهای بشردوستانه که به شدت مورد نیاز است، بلکه برای بازسازی بهطور گستردهتر نیز ارائه کند و علاوه بر ارائه حمایت های مادی، ایالات متحده باید از روابط موجود خود با دولت مورد حمایت ریاض برای اعمال فشار برای اداره بهتر در جنوب یمن استفاده کند.
اگر انصارالله و عربستان سعودی به توافق برسند، اختلافات جدی میان طرفهای درگیری، از جمله آنهایی که اسماً در یک طرف هستند، باقی میماند و همچنین دلایل اصلی شروع درگیری از 2015 نیز باقی خواهد ماند. به عنوان مثال، در میان تشکیل دهندگان دولت مورد حمایت عربستان، اختلافات اساسی در مورد اینکه کشور آینده یمن چگونه باید باشد و حتی اینکه آیا باید یک کشور واحد باقی بماند، وجود دارد. احزاب جنوبی در نشست سران در ماه مه به میزبانی شورای انتقالی جنوب، که عیدروس الزبیدی، به عنوان رئیس شورای انتقالی همچنین عضوی از شورای ریاستی مورد حمایت عربستان است، برای بحث در مورد نقشه راه برای یک ایالت جنوبی جداگانه بحث کردند و جدایی جنوب را به عنوان یک هدف استراتژیک مطرح کردند.
اگر چنین اختلافات اساسی حل نشود، تقریباً به طور قطع درگیری بین بازیگران فرعی ادامه خواهد یافت و در نهایت میتواند بازیگران منطقهای را به سمت خود بکشاند و فرصتهای صلح در یمن را با چالش جدی روبرو کند. به نظر میرسد دیپلماتهای آمریکایی و بین المللی نیاز به پرداختن به این مسائل اساسی را به عنوان بخشی از فرآیند صلح جامع درک کردهاند. همانطور که تیموتی لندرکینگ نماینده ویژه ایالات متحده در ماه مه اشاره کرد ، «مذاکرات اخیر در صنعا یک تحول حیاتی است، اما آنها فقط یک قدم هستند. این توافق باید راه را برای یک روند سیاسی فراگیر یمنی-یمنی هموار کند.» یک فرآیند فراگیر – که شامل تمام بخشهای جامعه یمن، از جمله زنان، گروههای جامعه مدنی و جوانان باشد – برای پایان دادن به جنگ در یمن حیاتی خواهد