تلاش یوگنی پریگوژین، فرمانده گروه واگنر برای شورش علیه وزارت دفاع روسیه در ماه گذشته سردرگمی گستردهای ایجاد کرده است. این شورش سوالات زیادی را در مورد آینده تحولات پس از جنگ اوکراین و سرنوشت دولت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه ایجاد کرده است. پیامدها و تاثیرات شورش نافرجام گروه واگنر بر سیاست خارجی مسکو در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از دیگر سوالات مهمی است که ذهن بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران را به خود مشغول کرده است.
در سپتامبر 2015، روسیه مداخله نظامی مستقیم خود را در سوریه تشدید کرد و به دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در درگیریها دست برتر را داد. آن کارزار نظامی روسیه تا حد زیادی به درک قدرت و توانایی مسکو در شکل دادن به معماری امنیتی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمک کرد.
با توجه به بحران ماه گذشته گروه واگنر در روسیه، این تصورات میتواند تغییر کند، به ویژه اگر توانایی پوتین برای فعالیت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به دلیل نیاز دولت او به تمرکز بیشتر بر وضعیت داخلی روسیه و درگیری در اوکراین کاهش یابد.
دکتر حسین ایبیش، محقق ارشد مقیم در مؤسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن در مصاحبهای گفت: تلاش گروه واگنر برای شورش، به احساس ضعف در دولت روسیه، آسیبپذیری رژیم و گسترش نارضایتی در قشر نخبگان آن کشور کمک خواهد کرد.
وی افزود: دولتهای خاورمیانه و سایر بازیگران منطقه باید به این موضوع به عنوان نشانه دیگری مبنی بر اینکه به روسیه بیش از حد بها داده شده است نگاه کنند. این تصور عمدتا به دلیل موفقیت نسبی این کشور در سوریه در برابر انبوهی از شورشیان ناکارآمد که هیچ هماهنگی و فرماندهی مشخص و یکپارچهای نداشتند، شکل گرفته است. وی تاکید کرد: این که فدراسیون روسیه به عنوان یک قدرت جهانی مجددا احیا شده است با حقایق فعلی سازگار نیست.
عدهای از کارشناسان اعتقاد دارند که ضعفهای درک شده در دولت پوتین پس از شورش پریگوژین، بر تصویر روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تأثیر خواهد گذاشت.
در همین زمینه مارک کاتز، تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه جورج میسون، گفت: دولتها و جوامع خاورمیانه اکنون باید این احتمال را بپذیرند که پوتین آنقدر که فکر میکردند یا حداقل امیدوار بودند، قوی نیست و ممکن است در موقعیتی نباشد که بتواند به آنها کمک چندانی برساند.
به گفته کاتز، در حالی که در گذشته دولتها و جوامع خاورمیانه فقط باید به ترجیحات سیاست پوتین توجه میکردند، اکنون باید به احتمالاتی فکر کنند که عناصری در داخل سرویسهای امنیتی روسیه ممکن است لزوماً مایل یا قادر به اجرای ترجیحات پوتین نباشند.
آنها همچنین ممکن است نگران باشند که مسکو به دلیل نیاز فزاینده ارتش روسیه برای ادامه جنگ علیه اوکراین، در موقعیتی نباشد که بتواند تسلیحات مورد نیاز آنها را تامین کند.
توانایی مسکو برای ایفای نقش تأثیرگذار در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تا حدودی به آینده گروه واگنر و اقدامات مزدوران آن بستگی دارد. در کشورهای عربی مانند لیبی که گروه واگنر حضور مسلط روسیه را تشکیل میدهد، اینکه چه کسی آن گروه را کنترل میکند، از اهمیت اساسی برخوردار است.
آیا این وزارت دفاع روسیه، پریگوژین یا فرماندهان محلی واگنر خواهند بود که ممکن است در ازای دریافت پول، معاملات ویژهای با دولتهای محلی انجام دهند؟ در این مرحله، هنوز زود است که بگوییم.
حسین ایبیش گفت: «وقتی درک قویتری از آینده این سازمان پیدا کنیم، میتوانیم درباره گروه واگنر، آینده آن و پیامدهای آن برای خاورمیانه صحبت کنیم. در چنین شرایطی، بیشتر سؤالات در مورد تأثیر شورش گروه واگنر در خاورمیانه یا جاهای دیگر زود است و نمیتوان به آنها پاسخ داد، زیرا همه چیز بستگی به این دارد که چه اتفاقی برای آن سازمان و مبارزانش میافتد».
در حالی که مشخص نیست آینده گروه واگنر به چه صورت خواهد بود در نتیجه باید در بررسی سناریوهای پیشرو دقت کرد. آرون لوند، تحلیلگر خاورمیانه در این راستا گفت: «اگر سازمان و زیرساخت منطقهای گروه واگنر دست نخورده باقی بماند و به کنترل مستقیم دولت روسیه منتقل شود، ممکن است تفاوت زیادی در عملکرد آن گروه اتفاق نیفتد».
واحدهای واگنر بیشتر در لیبی فعال هستند، اما درگیریهای این کشور در حال حاضر در سطح پایینی قرار دارند. در لیبی حتی اگر حضور روسیه تا حدی از بین برود تا زمانی که در آن کشور حضور دارد، چندان مسئله مهمی نخواهد بود.
لوند اضافه کرد، اگر گروه واگنر به یک نهاد رسمی دولتی تبدیل شود، ممکن است اصلاحات سیاسی لازم باشد: «استخدام یک شرکت خصوصی برای آموزش سربازان و کشتن برخی افراد یک چیز است، اما دعوت از یک نظامی خارجی برای استقرار در کشور شما موضوع دیگری است. حداقل، دیگران ممکن است این را ببینند».
با این حال، در سوریه، که میزبان پایگاههای نظامی روسیه است، تبدیل گروه واگنر به ارتش روسیه ممکن است لزوماً فرآیند دشواری نباشد، حداقل در مقایسه با کشورهای دیگر مانند جمهوری آفریقای مرکزی یا مالی. لوند پرسید: «اگر مزدوران واگنر در سوریه کلاه جدیدی بر سر بگذارند و سربازان روسیه شوند، مشکل بزرگ چیست؟»
وضعیت در سوریه
سوریه به عنوان یکی از متحدین روسیه، به شدت به مسکو گره خورده است. بنابراین، دولت اسد سهام بالایی در آینده سیاست خارجی روسیه دارد. هم از منظر امنیتی و هم از نظر ژئوپلیتیک، پیامدهای قیام پریگوژین را میتوان به صورت قدرتمندتری در سوریه احساس کرد.
برای دولت دمشق، زمان میتوانست بدتر باشد. اگر این تلاش برای شورش در مرحله اولیه بحران سوریه رخ میداد، زمانی که دولت دمشق در حال نبرد وجودی خود بود، دولت اسد احتمالا آسیبهای بسیار بیشتری را متحمل میشد. در زمان فعلی، نقش نظامی روسیه در سوریه نسبت به مقاطع قبلی برای دولت اسد اهمیت کمتری دارد.
با این حال، بحران گروه واگنر در روسیه همچنان برای مقامات دمشق نگران کننده است. برخی کارشناسان معتقدند که بحران گروه واگنر در روسیه در ماه گذشته میتواند به راحتی منجر به از دست دادن نفوذ مسکو در سوریه شود. این امر میتواند در را به روی بازیگران منطقهای دیگر مانند ایران و کشورهای عربی خلیج فارس بگشاید.
مارک کاتز گفت: اسد باید نگران باشد چرا که نیاز پوتین به تمرکز بر مسائل داخلی و جنگ اوکراین ممکن است منجر به خروج نیروهای روسیه از سوریه شود. او همچنین ممکن است نگران باشد که رقابت بین نیروهای نظامی روسیه و مزدوران واگنر در سوریه شروع شود و چالشهایی جدی برای کشورش ایجاد شود.
در روزهای پس از شورش ناموفق گروه واگنر، نیروهای نظامی روسیه برای دستگیری برخی از رهبران واگنر به پایگاهها و تأسیسات سوریه رفتند که این امر باعث کاهش نفوذ نیروهای مزدور در سوریه شد.
ساموئل رامانی، تحلیگر سیاسی در این چارچوب گفت: این ضربه بزرگی به دولت اسد است زیرا دولت اسد به لحاظ امنیتی با واگنر مشارکت مستقیم داشته است و گروه واگنر برای سالها کمکهای آموزشی حیاتی لجستیکی، تاکتیکی و نظامی به دمشق ارائه کرده است.
وی افزود: همچنین، مهم است که در نظر داشته باشید که درگیری اولیه بین پریگوژین و سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در سوریه بود. پریگوژین تمایل داشت به صورت مستقیم با دولت اسد معامله کند.
رامانی گفت: من فکر میکنم که هر نوع اختلال یا هر نوع درگیری بین گروه واگنر و وزارت دفاع روسیه برای اسد نگران کننده خواهد بود و احتمالاً منجر به تکیه بیشتر اسد به شرکای عرب تازه یافتهاش و همچنین ایران خواهد شد. بنابراین در مجموع، من فکر میکنم که این امر نفوذ روسیه در سوریه را کاهش میدهد.
با توجه به شرایط کنونی، ترکیه ممکن است از این فرصت برای انجام اقداماتی در سوریه استفاده کند. این امر میتواند به تنش بین دمشق و آنکارا پس از چندین ماه تلاش روسیه با هدف ایجاد آشتی بین دولتهای سوریه و ترکیه، دامن بزند.
او اضافه کرد: گر مسکو برای مقابله با دخالت نظامی ترکیه در سوریه حضور نداشته باشد، این امکان وجود دارد که دمشق بیشتر به سمت دولتهای عربی روی بیاورد که قبلاً روابط نزدیکی با دولت اسد داشتهاند.
تصویر بزرگتر
پیش بینی اینکه شورش ماه گذشته گروه واگنر چگونه بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تأثیر خواهد گذاشت دشوار است. اینکه چگونه این تنشها بین پریگوژین و وزارت دفاع روسیه ادامه خواهد یافت، روشن نیست. با این وجود، به نظر میرسد پس وقوع و شکست شورش گروه واگنر، دیدگاه بسیاری از کشورهای عربی نسبت به روسیه تغییر کرده است.
درک ضعف روسیه احتمالاً دولتهای خاورمیانه و شمال آفریقا را به سمت علاقهمندی بیشتر به چین بهعنوان یک بازیگر جهانی در منطقه سوق میدهد که از برخی جهات (اما نه همه آنها) میتواند به عنوان جایگزینی برای ایالات متحده آمریکا باشد و حداقل بسیار مؤثرتر از روسیه عمل کند.
با این حال، این بدان معنا نیست که باید انتظار داشت که همه دولتهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا روابط خود را با مسکو قطع کند. همچنین نمیتوان انکار کرد که همه بازیگران در این بخش از جهان چارهای ندارند جز اینکه روسیه را بهعنوان قدرتی در نظر بگیرند که میتوان با آن در جهان چندقطبی فزایندهای که با کاهش هژمونی ایالات متحده آمریکا تعریف میشود، به بازیگری پرداخت.
رامانی گفت: «به طور کلی، جدای از عدم همبستگی بین پوتین و رهبران مختلف عرب، من فکر نمیکنم که تغییرات زیادی در روابط روسیه و خاورمیانه اتفاق بیفتد. فکر میکنم این روابط طبق معمول به مسیر خود ادامه خواهند داد».
منبع: عربی الجدید