کشورهای از هم گسیخته متعددی در خاورمیانه وجود دارد-عراق، لیبی، فلسطین و سوریه- اما یمن از همه پراکندهتر است. جنگ در هشت سال گذشته، مجموعهای از جناحهای رقیب را ایجاد کرده و صلح در یمن را با چالش روبرو کرده است. آتشبس بین عربستان سعودی، که از یک دولت بیدندان و فاقد اثر اما به رسمیت شناخته شده بینالمللی حمایت میکند، و دولت مورد حمایت انصارالله که کنترل بخش وسیعی از قلمرو از جمله پایتخت را در دست دارد، امیدها برای به ثبات رسیدن کشور را هر چند روی کاغذ، افزایش داد؛ در عوض آتشبس شکننده، انصارالله را قادر ساخت تا کنترل خود را بر منطقه تحت تسلط خود را بیشتر کرده و نیروهایی را که در مقابل آنها قرار گرفتهاند، تضعیف کنند. اما در کل به نظر میرسد که انصارالله، آماده به دست آوردن صلح در یمن است.
حداقل 9 جناح مختلف برای قدرت در یمن با هم رقابت میکنند. شورای ریاستی که عربستان سعودی در سال گذشته ایجاد کرد، ادعا میکند که دولت قانونی یمن است و سعودیها که از آن حمایت میکنند، اخیراً 1.2 میلیارد دلار دیگر برای تقویت آن شورا اختصاص داده است. این شورا مدعی است که کل کشور را کنترل میکند، اما کمترین ردپایی را در بین تمام جناحهای قدرت طلب یمن دارد. اکثر اعضای شورای ریاستی در هتل ریتز کارلتون در ریاض، پایتخت عربستان سعودی مستقر هستند جایی که محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی، سیاستمداران و اعضای خانواده آنها را در قفس طلایی نگه میدارد.
پس از تصرف صنعا توسط انصارالله در سال 2014، ائتلافی به رهبری ریاض شکل گرفت که تنها عربستان سعودی و امارات از آن ائتلاف همچنان در یمن فعال هستند. اما اخیراً این دو همراه در ائتلاف عربی نیز با یکدیگر به اختلاف خوردهاند و این اختلافات باعث از هم گسیختگی ائتلاف آنها در یمن شده است. امارات متحده عربی از جدایی جنوب در پوشش شورای انتقالی جنوب به رهبری عیدروس الزبیدی حمایت میکند، در حالی که سعودی از اعضای شورای ریاستی حمایت کرده و به دنبال وحدت یمن است.
رقابتهای موجود بین کشورهای حوزه خلیج فارس، نزاع یمن را تشدید میکند و بر چالش صلح در یمن میافزاید. جنوبیها تحت رهبری عیدروس زبیدی، پرچم جداگانهای را برای جنوب یمن به اهتزاز در میآورند که قبل از اتحاد 1990 بین دو یمن به عنوان جمهوری دموکراتیک خلق یمن شناخته میشد. محمد بن زاید، احتمالاً چشمش به بنادر و چاههای نفت جنوب یمن است. اگرچه امارات از سال 2019 اعلام کرد که نیروهای خود را از یمن خارج کرده است، اما همچنان از آقای زبیدی حمایت نظامی میکند و پایگاههای خود را بر روی زمین دارد.
سعودیها اکنون به دنبال خنثی کردن جاهطلبیهای امارت از طریق فعال کردن تحرکات و انگیزههای محلی و قبایل قدیمی یمن علیه دولت جداییطلب آقای زبیدی هستند. آنها همچنین امیدوارند که بتوانند یک گذرگاه زمینی از شمال یمن به جنوب این کشور و به اقیانوس هند بزنند. در هفتههای اخیر، سعودیها از تشکیل شورای ملی در حضرموت و ائتلاف قبایل در شبوه حمایت کردهاند. شبه نظامیان وفادار به شورای ملی حضرموت در سیئون با معترضان حامی عیدروس زبیدی درگیر شدهاند و همچنین، هر دو طرف برای کنترل بندر المکلا، یکی دیگر از بندرهای جنوبی یمن، با هم درگیر شدهاند.
سایر بخشهای یمن نیز شاریط بهتری ندارد. گروههای وابسته به القاعده هنوز در مناطق دورافتاده حضرموت در کمین هستند. استانهای مارب و تعز روابط نزدیکی با حزب وابسته به اخوان المسلمین اصلاح که توسط قطر، کشور غنی از گاز حوزه خلیج فارس حمایت میشود، دارند. همسایه شرقی یمن، عمان نیز از ترس از دست دادن نفوذ در برابر کشورهای ثروتمندتر خلیج فارس استان المهره در یمن را تحت النفوذ خود قرار داده است.
این تکه تکه شدن برای انصارالله به مثابه بهشت است. بیست سال پیش آنها گروهی کوچک از قبایل شمالی بودند که از شاخهای از اسلام شیعه پیروی میکردند و اغلب مجبور بودند تحرکات خود را در کوهها و غارها سامان دهند تا از دید مقامات صنعا پنهان شوند؛ اما اکنون آنها بر کل کشور مسلط هستند. آنها توانستهاند با حمایت ایران و حزب الله لبنان، صنعا و مناطق شمالی یمن تا بندر حدیده و… را حفظ کنند. آنها به بمبارانهای هوایی سعودیها با حملات موشکی و پهپادی در عمق عربستان و حتی امارات پاسخ دادند و در نهایت محمد بن سلمان را مجبور کردند که آتش بس را بپذیرد.
سعودیها از آن زمان تلاش کردهاند تا انصارالله را با حمایت مالی و پذیرش شروط به عقب برگردانند. آنها محاصره الحدیده را لغو کرده و اجازه دادند پروازها به صنعا از سر گرفته شود و هیئتی را برای مذاکره با انصارالله بدون مشورت با شورای ریاستی مورد حمایتشان فرستادند. آنها همچنین به یک فرمانده انصارالله اجازه دادند که همراه با تعدادی از وابستگان به این جنبش برای انجام فرائض حج به عربستان سعودی پرواز کنند و…. برخی از مشاوران محمد بن سلمان حتی پیشنهاد کردهاند که پس از نزدیک شدن سعودی به ایران در ماه مارس گذشته، سعودیها یک اتحاد قوی با انصارالله ایجاد کنند.
با این حال، آتشبس تنها انصارالله را در برابر سعودیها جسور کرده است. آنها پیروزی فقیرترین کشور عربی بر ثروتمندترین آنها را جشن میگیرند و خواهان غرامت هستند. هنگامی که یک هیئت سعودی در ماه آوریل وارد صنعا شد، آنها را به عنوان متجاوز و نه صلح طلب مورد تمسخر قرار دادند. الإریانی، میانجی سابق یمنی، میگوید: سعودیها تسلیم اکثر خواستههای انصارالله شدهاند و در ازای آن چیزی نگرفتند.
از زمان آتشبس، انصارالله ایدئولوژی مورد نظر خود را در مناطق تحت کنترلش تقویت کرده و تلاش کردهاند تا دامنه فعالیت خود را به مناطق دیگر گسترش دهند. آنها به محض اینکه سعودیها محاصره بندر الحدیده را لغو کردند، طرحهایی برای جنگ اقتصادی با عدن طراحی کردند و هرگونه کالای وارداتی از جنوب را تحریم کردند که در راستای فشار اقتصادی پس از حمله به صادرات نفت از تاسیسات نفتی جنوب به شمار میرود. اخیراً، آنها نیروهای خود را در اطراف شهر تعز بسیج کردهاند.
در حالی که سعودیها به امید صلح در یمن به انصارالله وعده کمک مالی میدهند، کمکهای مالی به متحدان یمنی خود را به شدت کاهش دادهاند. یک یمنی ساکن لندن بیان میکند: «آنها تقریباً به اندازه 33 میلیون یمنی به رونالدو پول میدهند.» حملات انصارالله همچنین جنوب را از درآمدهای نفتی و گمرکی محروم کرده است و پایگاه اقتصادی دولت را بیش از پیش از بین برده است. یک ریال در مناطق جنوبی یمن حدود یک سوم ارزشش در شمال تحت کنترل حوثیها ارزش دارد.