به دنبال بهبود روابط ایران و عربستان که با میانجیگری چین صورت گرفت، منطقه غرب آسیا شاهد موج تحرکات دیپلماتیک کم سابقهای بوده است. به محض اعلان احیای روابط میان ایران و عربستان سعودی در 19 اسفند 1401، اردن، مصر و بحرین سیگنالهای سبزی را به تهران مخابره کردند مبنی بر اینکه «اگر شما آماده توافق هستید، ما آمادهایم تا با شما گفتگو کنیم».
دو اتفاق دیگری که به دنبال توافق ایران و عربستان، روی دادند؛ آغاز روابط دیپلماتیک سوریه و عربستان و به دنبال آن پذیرفته شدن مجدد عضویت دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به اتحادیه عرب و آغاز مذاکرات صلح عربستان با جنبش انصارالله یمن بوده است. سوریه در سال 2011 به دنبال آغاز ناآرامیهای داخلی از اتحادیه عرب اخراج شد. بشار اسد پس از آنکه توانست با حمایتهای ایران در جایگاه اول و روسیه در جایگاه دوم بر سر قدرت بماند، پس از بیش از یک دهه در سی و دومین نشست سران اتحادیه عرب در جده عربستان شرکت کرد.
یمن و جنگ عربستان با جنبش انصارالله نیز تحت تاثیر این توافق قرار گرفت. پس از هشت سال جنگ، اولین هیئت دیپلماتیک سعودی در تاریخ 19 فروردین 1402 یعنی دقیقا یک ماه پس از اعلان توافق ایران و عربستان، برای مذاکره در رابطه با برقراری آتش بس و آغاز روند مذاکرات صلح، وارد صنعا شد.
پس از توافق با عربستان، ایران تمایلش را برای احیای روابط با مصر ابراز کرد. روابط ایران و مصر که دارای ابعاد تاریخی، فرهنگی و سیاسی است، در طول تاریخ فراز و فرودهای زیادی به خود دیده است. رابطه سیاسی دو کشور قبل از انقلاب در زمان محمدرضا شاه در بالاترین سطح خود بود با این حال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقبال انور سادات از محمدرضا شاه در مصر، این روابط به سوی تیرگی گرایید. در سال 2011 و حوادث پس از بهار عربی اقداماتی در راستای بهبود روابط میان دو کشور صورت گرفت منتهی چندان موفقیت آمیز نبودند.
با روی کارآمدن محمد مرسی، رئیس جمهور وقت مصر، وی برای اجلاس غیرمتعهدها به ایران آمد و ایران را کشور دوست وبرادر خواند. مرسی در حاشیهٔ این اجلاس در دیدار با محمود احمدینژاد گفت: «احساس دوستی و برادری میان مردم ایران و مصر احساسی متقابل بوده و ما همواره از مواضع و حرکت روبهجلو و سازندهٔ ملت ایران در رشد و توسعه و پیشرفت تجلیل میکنیم». وی در پاسخ به سخنان احمدینژاد که مصر را شریک راهبردی ایران خوانده بود، گفت: «مصر نیز ایران را شریک راهبردی خود میداند». با اینحال عمر سیاسی مرسی چندان دوامی نداشت و وی با کودتای عبدالفتاح السیسی، از قدرت برکنار و در نهایت در سال 2019 در زندان درگذشت.
از زمان روی کار آمدن السیسی تا به امروز روابط دو کشور به صورت کج دار و مریز به حیات خود ادامه داده است. در هفتههای اخیر خبرهای زیادی از مذاکرات و دیدارهایی میان هیئتهای ایرانی و مصری در عراق با میانجیگری بغداد و عمان مخابره شدهاند. خبرهایی مبنی بر اینکه مقامات ایران و مصر در حال تفاهم برای توافق جهت احیای روابط و تقویت همکاریها به ویژه در بخش اقتصادی، هستند. همچنین در دیدار اخیر سلطان عمان با آیتالله خامنهای، رهبری خاطرنشان کرد که ایران از احیای روابط دیپلماتیک با مصر استقبال میکند. اما آیا دو کشور با توجه به چالشهای پیشرو میتوانند در این زمینه گامهای موفقی بردارند؟
چالشها و موانع
چالشهای پیشروی مصر و ایران برای از سرگیری روابط را میتوان در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی جست. در سطح داخلی، مقامات هر دو کشور با افراد دستراستی روبرو هستند که دادن هرگونه امتیاز را کوتاه آمدن و شکست تفسیر میکنند. صحبتهای سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر در رابطه با تکذیب مذاکرات با ایران را میتوان ناشی از تحت فشار بودن قاهره توسط نیروهای داخلی و خارجی دانست.
جمعیت سه میلیون نفری شیعیان در مصر یکی از دغدغههای مهم دولت و نهادهای امنیتی مصر است. در ذهن تصمیمگیرندگان مصری هرگونه بهبود روابط با ایران میبایست با سنجیده شدن دقیق این فاکتور صورت گیرد. آنها در این زمینه به قضایای بحرین و شیعیان این کشور نگاه میکنند. در ایران نیز، برخی بر این باورند که احیای روابط با مصر خیانت به آرمان فلسطین، پذیرش ضمنی قرارداد کمپ دیوید و تسلیم شدن در برابر خواستههای مصر – مانند تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در تهران – است. آنها معتقدند در ازای تغییر نام این خیابان، مصر نیز باید پرچم رژیم سابق پادشاهی ایران را از مقبره محمدرضا شاه بردارد و نام پهلوی را از خیابان قاهره مصر حذف کند.
خالد بن احمد شوقی اسلامبولی یک افسر مصری و عضو گروه جهاد اسلامی مصر بود که به همراه تنی چند از همفکرانش در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ انور سادات را ترور کرد. وی در ۱۵ آوریل ۱۹۸۲ به جرم «ترور و قتل رئیس جمهور» به اعدام محکوم شد. در مصر و کشورهای غربی از اسلامبولی به عنوان یک “تروریست” یاد میشود در حالیکه در ایران و بعضی از کشورهای عربی، وی شهید دانسته شده است.
با این وجود پس از بازیابی روابط میان ریاض و تهران، ایران نام خیابان شیخ نمر، روحانی شیعه اعدام شده توسط عربستان سعودی در سال 2016 را از یکی از خیابانهای منتهی به کنسولگری عربستان در مشهد تغییر داد. بنابراین میتوان گفت زمینه لازم برای تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی ایجاد شده است.
در سطح منطقهای فشارهای برآمده از اسرائیل بر عدم احیای روابط میان مصر و ایران نقش موثری داشتهاند. در بسیاری از مسائل تنشزا در امور فلسطین مصر نقش میانجی را ایفا کرده و مقامات اسرائیلی ترجیح میدهند به جای گروههای فلسطینی با قاهره مذاکره کنند چرا که از نظر آنها مقامات مصر انعطاف بیشتری در مذاکرات از خود نشان میدهند. عادیسازی روابط مصر و ایران ممکن است مواضع قاهره را علیه اسرائیل شدت بخشد لذا اسرائیل با تمام توان خود قصد دارد مانع از چنین رویدادی شود. اسرائیل همچنین با لابیگریهایی خود در سنای آمریکا در موارد بسیاری کمکهای نظامی ایالات متحده آمریکا به مصر را تسهیل کرده و سرعت بخشیده است. پیشتر یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل در توئیتی نوشت: نزدیک شدن مصر و ایران با منافع اسرائیل و منطقه در تضاد است.
توافق ایران و عربستان منجر به این شد که پادشاهی سعودی و امارات از فشارهای خود بر مصر برای احیای روابط با ایران بکاهند. باتوجه به سرمایهگذاریهای سنگین این دو کشور در مصر و نقش بارز آنها در اقتصاد آن کشور، تاثیرگذاری آنها در فرآیندهای سیاسی مصر غیرقابل اقماض است. بسیاری از کارشناسان این حوزه اعتقاد دارند که مذاکرات فعلی ایران و مصر، به نوعی با چراغ سبز این دو کشور در حال انجام است.
یکی از مهمترین دلایل احتیاط قاهره برای بهبود روابط با ایران، روابط نزدیک السیسی با آمریکا است. مصر و آمریکا به بیان مقامات مصری، روابطی استراتریک داشته و ایالات متحده به دولت السیسی تعهد داده است که در بحرانهای غذایی و اقتصادی به ویژه پس از وقوع جنگ اوکراین، به این کشور کمک خواهد کرد.
روابط نظامی میان مصر و آمریکا چنان گسترده است که تنها یکی از قراردادهای تسلیحاتی فی ما بین بالغ بر دو و نیم میلیارد دلار تخمین زده میشود. در شرایط کنونی به ویژه با وجود بحران سد النهضه، مصر به اتحاد با ایالات متحده آمریکا و کمکهای نظامی این کشور نیاز دارد، لذا برداشتن گامهایی مانند بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران که در تضاد با مواضع آمریکا در منطقه به نظر میرسد برای مصر چندان ساده نخواهد بود.
با این حال خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان این حقیقت را گویا کرد سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه در حال تغییر است. مسئله سد النهضه به ایجاد شکاف در روابط قاهره و تلآویو انجامیده؛ اسرائیل در پرونده سد النهضه حمایت امنیتی، نظامی و مالی غیرقابل انکاری از اتیوپی، رقیب مصر در این بحران داشته است. لذا مصر بیش از هر زمان نیازمند متحدان جدیدی است که در بحران سد النهضه از این کشور حمایت کنند.
مزایا و محرکها
عامل اقتصادی با توجه به وضعیت اقتصادی نابهسامان دو کشور میتواند ایران و مصر را به احیای روابط ترغیب کند. ایران در یک دهه گذشته با شرایط تحریمی دشواری روبهرو بوده که همین اقتصاد آن را بسیار آسیبپذیر کرده است. در طرف دیگر میزان کل بدهی مصر تا پایان سال مالی 2020-2021، به 392 میلیارد دلار رسیده است. این شامل 137 میلیارد دلار بدهی خارجی است که چهار برابر بیشتر از سال 2010 (33.7 میلیارد دلار) است. همچنین شامل 255 میلیارد دلار بدهی داخلی است که تقریباً دو برابر بدهی داخلی در سال 2010 است.
صادرات ایران به مصر در سالهای 2021 و 2022 به ترتیب 6.92 میلیون دلار و 5.08 میلیون دلار و صادرات مصر به ایران در این بازه زمانی به ترتیب 994 هزار دلار و 1.42 میلیون دلار بوده است. مصر پرجمعیتترین کشور عربی با بیشترین میزان واردات گندم است و به دلیل بحران اوکراین با چالش جدی مواجه شده است. ایران به دنبال دور زدن تحریمهای آمریکا و صادرات به کشورهای همسایه است و مصر فرصت بسیار خوبی برای صادرات کالاهای مصرفی ایرانی است.
گردشگری حدود 10 تا 15 درصد از اقتصاد مصر را تشکیل میدهد و میلیونها شغل را فراهم کرده است. درآمدهای ناشی از گردشگری در مصر از 3.8 میلیارد دلار در سال 2020 به 13 میلیارد دلار در سال 2021 افزایش یافته است. با توجه به اینکه این کشور محل دفن بعضی از بزرگان تشیع همچون مالک اشتر و بنا به روایتی سر بریده امام حسین (ع) است، پتانسیل بالایی در جذب زائران ایرانی به خود را دارد.
علاوه بر این، مصر فرصت خوبی برای صادرات نفت ایران به بازارهای فرامنطقهای فراهم میکند. تهران در چند سال گذشته به دنبال صادرات نفت خود به اروپا از طریق خط لوله سومد بوده است. این خط لوله نفت در مصر که ترمینال عین السخنه در خلیج سوئز را به ساحل اسکندریه در دریای مدیترانه متصل میکند به عنوان جایگزینی برای صادرات نفت خلیج فارس که باید از کانال سوئز بگذرد، محسوب میشود.
در ماه مه 2017، مقامات مصری ابتدا به درخواست ایران چراغ سبز نشان دادند، با این حال پس از مدتی این درخواست با مخالفت روبرو گردید. در نتیجه عادی سازی روابط میان دو کشور میتواند به نهایی شدن این قرارداد کمک کند. این خط لوله به ایران امکان میدهد صادرات خود را به مدیترانه و جنوب اروپا به ظرفیت 2.5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
عامل ژئوپلتیک، نقش مهمی در این زمینه دارد. ایران با توجه به نگرانیهای ژئوپلیتیک منطقهای خود، موقعیت مصر را در فرآیند صلح خاورمیانه بسیار موثر میداند. در بحران سوریه، مصر در سیاستی همسو با ایران بر حفظ تمامیت ارضی سوریه و باقی ماندن بشار اسد در قدرت تاکید کرد. مصر که اشتراکات تاریخی بسیاری با سوریه دارد به دلیل ملی گرایی عربی، لزوم حفظ ثبات و مهمتر از همه مخالفت با اخوانالمسلمین، با کشورهای مخالف بشار اسد همراه نشد و به پیش نویس قطعنامه روسیه درباره سوریه در مهرماه ۱۳۹۵ رأی مثبت داد. این کشور از سوریه در ورود مجدد به اتحادیه عرب حمایت کرد چراکه با این اقدام هم گروههای تروریستی در داخل سوریه را که با قاهره اختلاف دارند، تضعیف میکند و هم پروژه انتقال گاز مصر به لبنان از طریق سوریه را از منظر امنیتی تقویت میکند.
روابط نزدیک ایران با گروههای مقاومت فلسطینی، میتواند این امکان را به مصر بدهد که بیش از پیش در زمینه میانجیگری میان این گروهها و اسرائیل خودنمایی کند. همچنین با توجه به رابطه نزدیک ایران با جنبش انصارالله یمن، مصر با بازیابی روابط خود با ایران، میتواند بر چالشهای امنیتی در دریای سرخ و تنگه باب المندب فائق آید و مشکلات امنیتی موجود در این زمینه را حل کند. علاوه بر این با توجه به حضور ویژه ایران در عراق و رابطه با گروههای شبه نظامی عراقی، مصر میتواند از ایران بخواهد امنیت شرکتهای مصری مستقر در داخل عراق را که تحت اتحاد سه جانبه عراق-اردن-مصر مستقر هستند، تضمین کند.
چالشها و موانع منجر به به تاخیر افتادن بهبود روابط میان مصر و ایران به مدت چهار دهه شدهاند منتهی با توافق ایران و عربستان به همراه مزایای اقتصادی و زمینههای نزدیک ژئوپلتیکی، این دو کشور در مسیر گفتگوها برای بهبود روابط گام برداشتهاند. گامی که به شدت به حوادث پیشرو از یک طرف و فشارهای خارجی از طرف دیگر بستگی دارد. باید منتظر ماند و دید که مقامات این دو کشور اراده لازم برای چنین اقدامی را دارند یا خیر.