میلیاردها دلاری که عربستان در عرصههای ورزش سرمایهگذاری کرده است، توسط منتقدان به عنوان «Sportwashing» (شستشوی ورزشی) شناخته شده و مورد انتقاد قرار گرفته است. منتقدان معتقدند این اقدامات با هدف تجلی وجهه جهانی این پادشاهی در تلاش برای پنهان کردن سابقه وحشتناک حقوق بشری این کشور صورت گرفتهاند.
این کشور تنها در 6 ماه گذشته چندین اقدام قابل توجه در عرصه ورزش انجام داده است؛ عربستان سعودی میزبانی بازیهای آسیایی زمستانی 2029، یک رویداد چند چندرشتهای زمستانی پان-آسیایی که توسط شورای المپیک آسیا سازماندهی میشود، را کسب کرد. با کریستیانو رونالدو فوق ستاره فوتبال، برای بازی در باشگاه النصر نزدیک به نهادهای سلطنتی، با رقم شگفت انگیز 200 میلیون دلار در سال، قرارداد امضا کرد. میزبان چهارمین نسخه متوالی رالی داکار شد. اولین تیم تنیس زنان خود را به یک تونمنت بینالمللی تنیس فرستاد و اخیرا شایعه شده است که در حال آماده سازی یک پیشنهاد مشترک برای میزبانی جام جهانی فوتبال در سال 2030 است.
طبق گزارشها، رونالدو 200 میلیون دلار دیگر برای تبلیغ پیشنهاد میزبانی عربستان از جام جهانی به دست خواهد آورد. این سرمایهگذاریهای عظیم منعکسکننده تلاش عربستان از دگردیسی از دههها محافظهکاری فوقالعاده به دوران گشودگی بیشتر در برابر جهان و تمایل به نفوذ بیشتر در آن است.
رافائل لو ماگواریک، محقق و کارشناس ژئوپلیتیک ورزش خلیج فارس، در این زمینه گفت: عربستان سعودی در حال گام نهادن در مسیر نئولیبرالیسم است، که امروزه نرمافزار مشترک شبکه وسیعی از تصمیمگیرندگان در سطح جهانی است. این کشور میخواهد از طریق ورزش با قدرتمندان جهان هم صحبت شود و اعتماد نخبگان تجاری جهان را بدست آورد.
همچنین سایمون چادویک، استاد اقتصاد ژئوپلیتیک ورزش در مدرسه بازرگانی SKEMA در پاریس گفت: عربستان سعودی درحال گام برداشتن در مسیر قطر است. این کشور خود را در مرکز نظم نوین جهانی که به نوعی گره ارتباطی میان سه شبکه عظیم اروپا، آفریقا و آسیا است، میبیند.
با اینحال باید گفت؛ چیزی بیش از دستاوردهای ژئوپلیتیکی و بازسازی تصویر وجود دارد که اشتهای فزاینده عربستان سعودی برای ورزش را تحریک میکند. در این زمینه علی الشهابی، تحلیلگر سعودی نزدیک به دربار سلطنتی عربستان استدلال کرد: پادشاهی همیشه ورزش را ابزاری برای جهتدهی به انرژی جوانان خود در نظر میگیرد. او ادعا کرد که دربار سعودی تنها «این فرآیند را توربوشارژ(تقویت) کرده است».
این توربوشارژ از ترس ناشی میشود، ترس از اینکه جمعیت آن، بهویژه جوانانش، بتوانند روزی سلطنت سعودی را که با اقتدار کامل و بدون چالش حکومت میکند، رد کنند و ثروت نفت را از چنگ خاندان آلسعود خارج کنند.
چادویک افزود: رهبری عربستان سعودی از این میترسد که بهار عربی دیگری فوران کند. در طول تظاهرات دموکراسیخواهی بین سالهای 2011-2012 که جهان عرب را در بر گرفت، اقلیت شیعه عربستان نیز اعتراض کردند. آنها خواستار پایان دادن به تبعیضهای مذهبی، سیاسی و اقتصادی سیستماتیکی که علیهشان اعمال میشوند، شدند.
وی گفت: ورزش ابزاری برای جبران خطرات احتمالی مخالفت یا تحولات سیاسی با ارائه سبک زندگی جدید، مُد، موسیقی، سرگرمی و گردشگری به جوانان است. این تحلیلگر آنچه را که در سفر اخیرش به ریاض مشاهده کرد، آن را «لذت طلبی تحت کنترل دولت» توصیف کرد.
به عبارت دیگر، ورزش و تمام هیاهوها و صدهای ناشی از آن، بخشی از آخرین تلاش برای تحکیم سلطنت سیاسی خاندان آل سعود است که قرنها بر عربستان حکومت کرده است.
مقامات عربستان مایل هستند که اقدامات پادشاهی در زمینه ورزش را جزء نیازهای فعلی عربستان برای فعالتر کردن و پرتحرک کردن مردم، جهت حفظ سلامتی خود معرفی کنند. اثرات نامطلوب رشد سریع اقتصادی و به طبع آن افزایش درآمد خانوارهای عربستانی، منجر به افزایش سریع شهرنشینی و تغییر سبک زندگی جامعه و گسترش بیتحرکی شده است. عربستان سعودی پس از آمریکا، کویت و قطر در رتبه هفدهم کشورهای دارای اضافه وزن جهان قرار دارد.
فراتر از مرزهای خود، حرکت قاطعانه عربستان به سوی عرصههای ورزشی منعکس کننده تغییر لحن در روابط آن با قدرتهای جهانی است، استراتژی که توسط محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در حال اجرا است.
پس از اینکه ریاض از آمریکا ضمانتهای امنیتی بیشتر برای عادی سازی روابط احتمالی با اسرائیل را درخواست کرد، این کشور توانست با میانجیگری چین، روابط تیره خود با ایران را بازیابی کند.
سعودیها امیدوارند تمرکز جدید بر ورزش به پادشاهی کمک کند تا تلاشهای چند دههای خود را برای گسترش وهابیت در سرتاسر جهان و سابقه هولناک حقوق بشر در داخل کشور، از جمله قتل هولناک جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی در سال 2018 توسط عوامل دولت عربستان سعودی که مستقیماً به شاهزاده محمد بن سلمان مرتبط بودند، بپوشاند.
جوی شی، پژوهشگر دیده بان حقوق بشر که در مورد نقض حقوق بشر در عربستان سعودی و امارات متحده عربی تحقیق میکند، گفت: فعالیت و میزبانی عربستان از رویدادهای بینالمللی ورزشی و سرگرمی، تلاشی عمدی برای پاکسازی سابقه نقض حقوق بشر این کشور است. وی ادامه داد: این کشور یکی از «بدترین دورههای» خود را در حافظه اخیر خود در رابطه با حقوق بشر تجربه میکند که مشخصه آن سیاست مدارای صفر برای مخالفان است.
لینا الحثلول، فعال حقوق بشری سعودی، گفت: «وقتی به عربستان سعودی می روید، بخشی از این ماشین پنهانکاری خواهید شد. خواهر او، لجین الحثلول، مدافع حقوق زنان که رهبری کمپین قانونی کردن رانندگی برای زنان را بر عهده داشت، در سال 2018 درست قبل از لغو ممنوعیت رانندگی، دستگیر شد و به توطئه علیه پادشاهی تحت یک قانون گسترده ضد تروریسم متهم شد. او در سال 2021 پس از 1001 روز زندان، آزاد شد.
لینا الحثلول در مصاحبه اخیر خود افزود: «محمد بن سلمان از مردم میخواهد وقتی به عربستان فکر میکنند به رونالدو فکر کنند نه به خاشقچی».
یک مثال دیگر: سال گذشته، عربستان سعودی 81 نفر را در یک روز اعدام کرد که به خاطر طیف وسیعی از جنایات محکوم شده بودند. این بزرگترین اعدام دسته جمعی در تاریخ معاصر این کشور بود.
لینا الحثلول گفت: نمیگوییم که در داخل کشور رویدادهای تفریحی، فرهنگی و ورزشی وجود نداشته باشد. بلکه میگوییم که شهروندان سعودی حق دارند در معرض ناپدید شدن اجباری، شکنجه یا بدرفتاری قرار نگیرند. آنها باید از حقوق مدنی و سیاسی کامل خود برخوردار باشند. برگزاری رویدادهای ورزشی و سرگرمی نباید به قیمت از دست رفتن حقوق اولیه تمام شوند.
جام جهانی قطر نقطه شروع ماجرا در منطقه عربی است. این رویداد باعث شد که نقضهای جدی حقوق بشری قطر به حاشیه روند به صورتی که یک دبیرکل سابق فیفا قبل از شروع بازیها، گفت: پس از فینال، افکار عمومی جهان، نقض حقوق کارگران درقطر را فراموش خواهد کرد.
اگر دادههای موتورهای جستجو نشانهای از این امر پنداشته شود، گفته این دبیرکل سابق فیفا درست بود. جستجو در گوگل برای کلمه کلیدی «کارگران مهاجر قطر» در هفته اول مسابقات به اوج خود رسید.
ماگواریک نیز استدلال کرد که شهرت «هدف استراتژیک اولیه» سرمایهگذاریهای سعودی در عرصه ورزش نیست. در عوض، این سرمایهگذاریها علاوه بر معاشقه با نخبگان نئولیبرال جهانی، تلاشی برای عقب نماندن از امارات و قطر در این عرصه هستند.
در همین حال، سرمایهگذاریهای ورزشی عربستان سعودی پرسشهایی را در مورد مدل جامعهای که برای زنده نگه داشتن دوران نفت میخواهد در سطح محلی و جهانی ترویج کند، ایجاد کرده است.
عربستان وضعیت موجود را ترویج میکنند، استادیومهای بیشتری میسازد و ورزشکاران و هواداران از سراسر جهان را برای اقامتهای کوتاه در عربستان، ترغیب میکند. Trojena، تفرجگاه ورزشی زمستانی برنامهریزی شده برای میزبانی بازی زمستانی آسیایی 2029، آخرین نمونه از ساخت زیرساختهای جدید عمدتاً بدون توجه به محیط زیست است.
مدلهایی که عربستان در ورزش سرمایهگذاری میکند، مانند سایر کشورهای خلیجفارس است که در یک چشمانداز بسیار کوتاهمدت و متمرکز بر اراده سیاسی برای تجدید قدرت محلی و بینالمللی، بدون در نظر گرفتن مسایل زیستمحیطی، اتخاذ میشوند.
به امید اینکه ورزش و محصول جانبی آن، گردشگری، وجهه عربستان را بهبود بخشد، این پادشاهی اهداف عالی گردشگری را برای جذب 100 میلیون بازدیدکننده بین المللی تا سال 2030 در نظر گرفته است.
فراتر از موفقیتهای کوتاه مدت هم در داخل و هم در سطح بینالمللی، این سوال پیش میآید که آیا سرمایهگذاری عظیم عربستان در ورزش به این کشور کمک میکند تا نه تنها در داخل بلکه درخارج، قدرتمندتر گردد؟ این همان چیزی است که محمد بن سلمان روی آن شرطبندی کرده است.
همچنین بخوانید: از نفت تا گیمینگ: رویای عربستان سعودی
منبع: روزنامه هاآرتص