با وقوع جنگ اوکراین از جمله موضوعاتی که به یکباره تبدیل به موضوع روز رسانههای جهان شد یگانهای چچنیهای حاضر در این جنگ بود. چچنیها پیشتر نیز زمانی که داعش خبر اول جهان بود به عنوان خطرناکترین عناصر داعش که بیشتر تعداد کشتهها را از دشمنان خود میگرفتند مشهور شدند. هنوز هم با توجه به فراز و نشییبهایی که در جنگ اوکراین وجود دارد و نیز با بروز برخی اختلافات سیاسی در داخل جبهه روسی به نظر میرسد مساله چچنستان، نیروهای چچنی، خصوصا رمضان قدیروف، رئیس دولت چچن و تشکیلات نظامی او که قدیروفتسی خوانده میشود، موضوع روز خواهد بود.
آنچه در ادامه میآید بخشی از پژوهش مبسوط مصطفی الزهران، نویسنده و پژوهشگر نهضتهای اسلامی است که با عنوان «الأزمة الأوكرانية وانعكاساتها على تحولات المقاتلين الشيشان؛ من السلفية الجهادية إلى الصوفية الجهادية» منتشر شده است. بخشهایی از این گزارش را که اختصاص به گذشته سیاسی خاندان قدیروف، وضعیت موجود ارتش چچن، چچنیهای مخالف روسیه و نوع کنشگری القاعده و داعش در مقابل چچنیها دارد تقدیم خوانندگان خواهیم کرد.
نقش تشکیلاتهای قفقازی روسگرا در بحران اوکراین
نیروهای موسوم به قدیروفتسی که متشکل از نیروهای زبده امنیتی چچن است در حال حاضر یکی از مهمترین تشکیلاتهای نظامی در قفقاز شمالی محسوب میشوند. نامی که خانواده قدیروف به آن دادهاند نشان دهنده میزان ارتباط ارگانیک بین آنها است زیرا این عبارت به معنای «پیروان قدیروف» است. این تشکیلات پدید آمده از اعضای یگانهای سابق نظامی تحت امر احمد قدیروف است که پس از مرگ او تحت امر فرزندش رمضان درآمده است.
در هیچ کدام از جمهوریهای فدرال روسیه نیروی نظامیای که این حجم از امکانات و نیروی انسانی را داشته باشد وجود ندارد. اگرچه در ظاهر اعضای قدیروفتسی به عنوان اعضای پاسداران ملی روسیه شناخته میشود اما فرماندهی واحد آنها متعلق به قدیروف است و از این منظر به عنوان پاسداران ملی چچن هستند.
به هنگام ریاست رمضان قدیروف بر دستگاه امنیتی در دوره حاکمیت پدرش نیروهای قدیروفستی به عنوان مظهر نظامی این تشکیلات امنیتی بودند و وفاداری این گروه به شخص رمضان تا دوره حیات پدر او به عقب برمیگردد. با گذر زمان و جلب امکانات، نیروهای قدیروفتسی تبدیل به نیروی اصلی و ضربه زننده در جمهوری چچن شده از منظر سیطره نظامی و امنیتی بر کل جمهوری تبدیل به نیروی شماره یک شدند.
در واقع، روسها سالها نیروهای قدیروفتسی را در قالب تلاشهای نظامی خود برای تحت سلطه درآوردن همه مخالفان نظامی و سیاسی تعریف کردهاند و وظیفهای که به آنها محول شده است، در درجه اول مقابله با هر جنبش نظامی اسلامی مخالف سیاستهای قدیروف و پوتین در چچن است.
این ماموریت از سوی قدیروفتسی با موفقیت پیش رفته است به طوری که امروز این نیروها تبدیل به اصلیترین عامل سرکوب تروریسم در چچن و عامل محدودیتساز برای شبه نظامیان دیگر اسلامی در داخل و خارج چچن شدهاند. میتوان گفت که پیدایش قدیروفتسی با چنین ماموریتی بیشترین نفع را نصیب مسکو کرده است. چرا که مسکو بدون این که هیچ هزینه سیاسی و امنیتی را متوجه خود سازد امکان سرکوب شورشیان مسلمان در چچن یا خارج از چچن را به دست آورده است. از این رو است که مسکو همواره تلاش میکند تا این نیروها را به عنوان نیروهای مستقلی که تحت امر مسکو نیستند معرفی کند.
با در نظر داشتن نکات پیشین است که در طول زمان قدیروفستی تبدیل به حرفهایترین یگان نظامی غیردولتی در کشور شده، بیشترین تجهیزات را به دست آورده، بالاترین تعداد نیروی انسانی را به کار گرفته و آمادگی ورود سریع به هر نوع درگیری را دارد. با توجه به این حجم از فعالیت این تشکیلات را باید قدرت سرکوبگر روسیه در جغرافیای بسیار مهم قفقاز شمالی به شمار آورد.
عوامل و پیشزمینههای پیدایش قدیروفتسی
قدیروفتسی در آغاز امر به عنوان یگان محافظین احمد قدروف شروع به کار کرد که از سوی مسکو نیز مورد حمایت بود. اما با گذر زمان ماموریتهای جدیدی نیز به این نیروها سپرده شده، بر اختیارات و امکانات آنها افزوده شده و این تشکیلات تبدیل به اصلیترین نهاد امنیتی در چچن شد. اما در آن دوره به رغم موجودیت بیرونی، تشکیلات از وجاهت قانونی برخوردار نبود.
تشکیلات قدیروفتسی در این دوره شروع به استخدام نیروهای قبایلی و وارد ساختن آنها به ترکیب خود شد که همین اقدام نقش عمدهای در فرونشاندن شورش فرامرزی سلفیهای جهادی در قفقاز شمالی داشت. این اقدام همگرایی عملیاتی چچنیهای حاضر در قدیروفتسی و دولت مرکزی روسیه را به همراه داشت. ستون فقرات این نیرو متشکل از جنگجویان سابق تجزیهطلب است که بسیاری از آنها به رمضان پیوستند و تعداد آنها در سال 2007 بین 5000 تا 7000 تخمین زده شده است.
زمانی که در سال 2003 عملا رمضان قدیروف کنترل موثری بر اوضاع داشت و چچن به دست روسلان الخانوف اداره میشد سرویس امنیتی تحت امر او با عنوان «اس بی» بزرگترین سرویس امنیتی حاضر در چچن بود. با مرگ احمد قدیروف نیروهای قدیروفتسی به دو یگان مختلف تقسیم شدند: یگان جنوب به رهبری الیمبک دیلیمخانوف که در آن مقطع 700 نیرو تحت امر خود داشت و یگان شمال تحت فرماندهی مسلم الیاسوف که بالغ بر 500 نیرو در اختیار داشت.
اگرچه این نیروها به صورت رسمی در سال 2006 منحل شدند اما بسیاری از اعضای سابق همچنان به ایفای نقشهای برجسته در ارتش و دولت ادامه دادند. در سال 2007 با روی کار آمدن رمضان قدیروف قدیروفتسی بار دیگر امکان فعالیت جدی پیدا کرده، بر تعداد نیروهای آن افزوده شده و نقش عمدهای در درگیریهای نظامی برعهده گرفت. رمضان قدیروف در این مرحله به سمت سازماندهی مجدد نیروهای موجود حرکت کرده تلاش کرد تمام نیروهای نظامی تحت امر و متمایل به خود را در ضمن این تشکیلات که تحت امر وزارت کشور چچن است سازماندهی کند. او مولادی بایزاروف را نیز به عنوان مسئول امنیتی چچن و فرمانده قدیروفتسی منصوب کرد.
ماموریت جنگی برونمرزی
معمار سازماندهی، تامین لجستیکی و راهبردی عملیاتهای نیروهای قدیروفتسی در داخل و خارج از چچن دانیلو مارتیونف است. او که از افساران نیروهای امنیتی روسیه است در شمار نظامیان عضو نیروهای آلفای ارتش روسیه نیز بوده و پس از آنکه رمضان قدیروف او را در سال 2013 به عنوان معاون خود منصوب کرد وظیفه اخیر را عهدهدار شده است.
این نصب و فرماندهی نشاندهنده میزان رابطه این نیرو با مسکو است که علی الظاهر به صورت غیرمستقیم اداره میشود. نیروهای قدیروفتسی در شرق گروزنی مستقر هستند اما آنها را میتوان در دیگر نواحی شهر و چچن با همان یونیفرمهای نظامیشان دید.
نکتهای که نباید از یاد برد این است که قدیروفتسی را میتوان بیش از آنکه یک ارتش منظم دانست باید یک جماعت مسلح اما سازمان یافته نامید. از این رو این گروه با ارتش چچن نیز در ارتباط مستقیم و همکاری قرار دارد. این گروه بیشتر ماموریتهای اولیه و ذاتی خود همچون حفاظت از قدیروف و نیز علملیات علیه عناصر شورشی را بر عهده دارد. از این رو نقش این نیروها را بیش از آنکه نظامی بدانیم باید در حوزه روانی ارزیابی کنیم. این گروه با شجاعت و رفتار خشن خود علیه دشمنان وسیله برای ارعاب است.
مسکو از این نیروها در تامین امنیت المپیک زمستانی 2014 برای تامین امنیت استان مسکو و مقابله با عملیاتهای محتمل تروریستی استفاده کرده است. همچنین از این گروه در همکاریهای ضدتروریستی کرملین و ارتش چین برای عملیات در منطقه خودمختار اویغور سینگ کیانگ استفاده شده است.
جاه طالبیهای نیروهای قدیروفتسی از حوزه محلی و ملی فراتر رفته در قالب فعالیتهای بین المللی نیز ظهور یافته است که اصلیترین نماد آن تمایل قدیروف برای اعزام نیروهای خود به سوریه برای مقابله با گروههای تروریستی تکفیری بود.
دیگر نمونه این تمایلات در سال 2014 زمانی که روسیه برای حمایت از نیروهای جداییطلب شرق اوکراین شروع به برگزاری مانورهای نظامی کرد بروز یافت. در دسامبر آن سال قدیروف با فراخوان دادن به صدها نفر از نیروهای قدیروفتسی و انجام یک گردهمایی بزرگ در استادیوم گروزنی آنها را پیاده نظام پوتین نامیده از آمادگی تمام عیار برای همکاری با مسکو در مساله اوکراین خبر داد. در همان سال نیروهای قدیروفتسی در در حمایت از جداییطلبان شرق اوکراین دست به عملیاتهای نظامی در منطقه زدند.
همین وضعیت در جنگ اخیر اوکراین نیز تکرار شد و قدیروف در حمایت از نیروهای روسیه با اعزام صدها تن از نیروهای خود به اوکراین شروع به همکاری در این جنگ کرد. حضور این باره چچنیها در جنگ در مقایسه با دفعات قبل رشد چند برابری داشته و این نیروها از همان روز نخست نقش عمدهای در حمله به غرب کییف و نیز به دست گرفتن فرودگاه هوستمیل داشتند.
دانییل مارتیونف به عنوان یکی از اصلیترین مستشاران نظامی حاضر در اوکراین نقش عمدهای در فرماندهی نیروهای چچنی دارد و هم اکنون در قالب گروه نظامی ویژه سازمان امنیت روسیه در حال فرماندهی و طراحی عملیات در اوکراین است.
نیروهای قدیروفتسی در ماموریتهای نظامی مهمی در حمایت از ارتش روسیه مانند محاصره ماریوپل شرکت کردند، اما در عین حال نتوانستند کارخانه فولاد آزوفستال را تا زمانی که خود اوکراینیها تسلیم شدند به کنترل درآورند. ایفلین فارکاس، مدیر مرکز پژوهشی مکین معتقد است که اگرچه نیروهای چچنی حاضر در اوکراین وفادار به روسیه هستند، اما به رغم هماهنگی در سطح رهبری نظامی بین آنها و نیروهای روس، آنها تابع رهبری روسیه نیستند، به این معنی که رهبری آنها متعلق به روسیه نیست. این نیروها گزارشهای نظامی خود را مستقیماً به رمضان قدیروف ارسال میکنند و هیچ رابطه رسمی با رهبری نظامی روسیه ندارند. از این رو برخی محافل روسی بیم دارند که رابطه بین نیروهای قدیروفتسی و دولت مرکزی روسیه با گذشت زمان و با افزایش قدرت آنها تبدیل به تهدیدی برای روسیه شده نیروهای چچنی شروع به باجخواهی از روسیه کنند.
بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید: چچن جدید: از بنیادگرایی تا حکومت مذهبی قدیروفها