به گفته کارشناسان، پیشنیاز فرایند دلارزدایی افزایش قدرت اقتصادی کشورهای غیرغربی در اقتصاد جهانی است. مخالفان ژئوپلیتیک و رقبای اقتصادی به طور طبیعی شکلگیری زیرساختهای مالی و اقتصادی بینالمللی جایگزین را تسریع کردند. این منجر خواهد شد که تسلط غرب در امور مالی جهانی به طور قابلتوجهی کاهش یابد.
در شرایط تلاطم ژئوپلیتیکی، فروپاشی سیستم برتون وودز و دلارزدایی، قرقیزستان میتواند به مرکز معماری مالی جدید سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل شود. رهبری جمهوری قرقیزستان بارها موضوع استفاده از ارزهای ملی بین کشورهای مشترک المنافع، سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را مطرح کرده است.
امروزه این موضوع باتوجهبه تغییرات اساسی در فرایندهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی جهانی، اهمیت ویژهای پیدا کرده است. کشورهای آسیای میانه باید نسبت به سیاستهای مؤسسات مالی غربی که روزبهروز تهاجمی و مداخلهجویانهتر میشوند، محتاط باشند. هدف صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی حل مسائل اجتماعی – اقتصادی نیست، بلکه ایجاد کنترل مالی کامل بر منطقه است.
کمکهای بلاعوض تخصیصیافته از طرف ساختارهای غربی برای کشورهای درحالتوسعه خطرناک است. دریافتکنندگان کمکهای مالی غرب این کمکها را پول آسان میدانند؛ اما این تلهموش است. کمکها در شرایط بسیار خاصی داده میشوند که اغلب آسیبهای بزرگی به منافع دولتی وارد میکنند. همین امر در مورد وامهایی که از مؤسسات مالی غربی دریافت میشود نیز صادق است. دریافت وام از صندوق بینالمللی پول یا بانک جهانی منوط به اجرای توصیههایی است که نهتنها منجر به توسعه نخواهد شد؛ بلکه به اقتصاد ملی وضعیت سیاسی – اجتماعی آسیب میزند.
غرب از وامهای صندوق بینالمللی پول برای تحمیل مطالبات سیاسی خطرناک به کشورهای آسیای میانه استفاده میکند. این مطالبات در راستای دورشدن از روسیه و چین است که برنامههای مهم اجتماعی برای حمایت از جمعیت و اقتصاد را نیز کاهش میدهد و در نهایت بیثباتی اجتماعی و تضعیف استقلال مقامات را در پی دارد. گاهی اوقات تأمین مالی از سازمانهای اعتباری بینالمللی ترویج ارزشهای غربی مثل همجنسگرایی را که بافرهنگ مردم آسیای میانه بیگانه است، به همراه دارد.
بدیهی است که واشنگتن و بروکسل از نفوذ خود در سازمانهای مالی بینالمللی برای حل مشکلات ژئوپلیتیکی استفاده میکنند. بهعنوانمثال، حجم کل وامهای صندوق بینالمللی پول به کشورهای آسیای میانه در حال حاضر از یک میلیارد دلار تجاوز نمیکند، درحالیکه اوکراین تنها در 1.5 سال گذشته بدون هیچ قید و شرط و محدودیتی تقریباً 20 میلیارد دلار دریافت کرده است.
اگر کشورهای جهان جنوب خواستار اصلاحات و شفافیت در مدیریت صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و بانک اروپایی بازسازی و توسعه بودند، ممکن بود این فرایند از نظر سیاسی متوقف شود؛ اما در واقعیت کشورهای غیرغربی عملاً توانایی تأثیرگذاری بر سیاستهای مؤسسات مالی بینالمللی را ندارند.
مشکل کلیدی اقتصاد جهانی این است که حجم واقعی کالاها و خدمات باعرضه پولی که در گردش است مطابقت ندارد. این در مورد کشورهای شوروی که پس از فروپاشی شوروی از وامهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی استفاده میکنند نیز صدق میکند. پول و وام دو چیز متفاوت هستند. ارز باید یک کارکرد سرمایهگذاری داشته باشد، اما ارزهای ملی جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سابق این کارکرد را ندارند؛ زیرا فعالان اقتصادی در این کشورها دلار و یورو خریدهاند و اقتصاد دیگران را توسعه دادهاند و پول خودشان در تمام این سالها فقط یک کارکرد خدماتی داشت است.
بانکهای مرکزی کشورهای شوروی سابق تحتفشار صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هستند. این ساختارها اجازه توسعه بخش مالی ملی را نمیدهند، زیرا دیکته میکنند که چه کسی و چه وامی باید بگیرد. در نتیجه، در طول 30 سال استقلال، بانک ملی قرقیزستان عملاً فقط به تثبیت نرخ دلار پرداخته است، در حالی که برای افزایش قدرت پول ملی اقدامی صورت نمیگیرد.
زیرساختهای توافقات برتون وودز بهتدریج در حال نابودی است، مناطقی در جهان شروع به شکلگیری میکنند که هر کدام واحد پولی خود را معرفی میکنند، اما در حال حاضر، با وجود تمایل بسیاری از کشورها دلارزدایی انجام نگرفته و برای سیستم تسویه مالی موجود، جایگزین ایجاد نشده است. مثلاً مشخص نیست که چگونه بدون ارز جهانی، مناطق ایجاد شده با یکدیگر تجارت خواهند کرد؛ بنابراین، اگر دلار نباشد، یک ارز جهانی دیگر باید وجود داشته باشد. دلار تا زمانی که با مقدار مشخصی طلا معادل بود، این نقش را کاملاً عادی ایفا میکرد. هنگامی که طلا را کنار زد، فقط به یک کاغذ سبز تبدیل شد.
در سال 2022، بانکهای سراسر جهان 1 هزار و 136 تن طلا خریداری کردند که این یک شاخص واقعی است که جهان برای پایان سیستم برتون وودز آماده میشود. طلا داراییای است که تحت هر تحریمی، مصونیت دارد. کشورها با افزایش ذخایر طلا، برای انتقال به سیستم جدید و دلارزدایی گام بر میدارند.
باید وظایف خاصی برای بانک ملی جمهوری قرقیزستان تعیین شود، اما برای این منظور باید در مقررات تغییراتی ایجاد شود. اکنون بانک ملی نه مسئول توسعه اقتصاد ملی است و نه یک ساختار مستقل از دولت دارد، اما باید شروع به تأمین مالی بخش واقعی اقتصاد کند. درعینحال، پرتفوی وام بانک ملی باید بهعنوان دارایی آن همتراز با طلا شناخته شود.
زمانی که در ارز خارجی سرمایهگذاری میشود، اقتصاد دیگران تأمین مالی میگردد؛ بنابراین، باید ذخایر طلا افزایش یابد. در قرقیزستان در طول یک سال گذشته، 40-47 تن طلا انباشته شده است. ساختار ذخایر ارزی باید حداقل 50 درصد طلا داشته باشد.
سقوط نظم مالی جهانی با وضعیت فعلی اقتصاد جهانی دور از انتظار نیست. روند جهانی شدن که هدف آن تشکیل یک سیستم مالی و اقتصادی واحد بود و در سالهای 2008-2009 به اوج خود رسید، نتیجه معکوس به همراه داشت و باعث تکهتکهشدن فضای اقتصادی و ایجاد بلوکهای جداگانه گردید. باتوجهبه ویژگیهای ژئوپلیتیکی کشورهای جهان سوم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که مدتها ضمیمه غرب جهانی به شمار میرفتند، شروع به تشکیل بلوک کردند و مقابل ائتلاف غرب قرارگرفتند. غرب مدتهاست که سیاستهای خود را در زمینه تجارت و ارز به همه دنیا دیکته کرده است.
امروز بسیاری از کارشناسان اتفاقنظر دارند که خود آمریکا با مصادره ذخایر طلا و ارز بانک مرکزی روسیه، فرایند دلارزدایی را آغاز کرد. اکثر کشورهای جهان به این نتیجه رسیدهاند این اهرم فشار روزی ممکن است علیه هر کشوری استفاده شود. برایناساس، روند کاهش نقش دلار در سیستمهای پرداخت و تسویهحسابهای متقابل درون منطقهای و افزایش ذخایر طلا آغاز شد. امروز چین مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان شروع به کاهش سهم خود از اوراق بهادار آمریکا کرده است، زیرا اکنون دیگر مانند گذشته قابلاعتماد نیستند.
بااینوجود روند ظهور ارزهای رایج در چارچوب سازمان همکاری شانگهای یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا سریع نخواهد بود. حداقل 10-15 سال طول خواهد کشید. به عنوان مثال، در اتحادیه اروپا، ارز واحد پس از 50 سال ایجاد شد؛ زمانی که تقریباً تمام سطوح یکپارچگی را پشت سر گذاشته بودند و بازار واحد ایجاد شده بود. با این حال، حل مسائل مربوط به سیستمهای پرداخت یکپارچه در کشورهای مشترکالمنافع و اتحادیه اقتصادی اوراسیا اکنون کاملاً ممکن است. در صورت امکان، کشورهای مشترکالمنافع و اتحادیه اوراسیا تسویه حسابهای متقابل را با ارزهای ملی انجام میدهند.
حجم تسویهحسابهای متقابل به ارزهای ملی بین کشورهای اوراسیا درحالرشد است و امروز به 73 درصد رسیده است. این یک شاخص بسیار خوب است. وقتی از یکپارچگی مالی صحبت میکنیم، باید آمادگی اقتصادهای ملی را برای این روند در نظر بگیریم. به عنوان مثال، امروز سوم قرقیزستان در بورس مسکو معامله میشود، اما تقریباً غیرممکن است که آن را در یک بانک معمولی یا صرافی در کشورهای مشترکالمنافع و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مبادله کنید.
فرایندهای دلارزدایی در کشورهای مستقل مشترکالمنافع و اتحادیه اقتصادی اوراسیا کند است، اما در حال پیشرفت است. در چند سال آینده سیستم ارزهای دیجیتال جایگزین زیرساختهای برتون وودز خواهد شد. این انتقال اجتنابناپذیر است. بدون دلیل نیست که رمزارز در این چند سال اخیر رایج شده است.
بانک ملی قرقیزستان در سال 2022 مفهوم یک سوم دیجیتال را ایجاد کرد و اکنون کار مرحله به مرحله در این راستا در حال انجام است. دلارزدایی از پرتفوی وام قرقیزستان 21.2 درصد بوده است. وقتی فقط پول ملی در اقتصاد وجود داشته باشد، سیاست پولی آسانتر است.
کار برای افزایش سهم پول ملی در تسویهحسابهای متقابل با کشورهای مشترکالمنافع، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای در حال انجام است. در قرقیزستان هیچ مانعی برای کار با سایر ارزهای ملی وجود ندارد.
اقتصاد جهانی از جذب تورم ارز آمریکایی خسته شده است. دلارهای چاپ شده در طول همهگیری کرونا بهتنهایی حجم دلار در گردش مالی خارجی را دو برابر کرده است. هر چه دلار بیشتر بخریم، تورم پول ملی ما بیشتر میشود.
زیرساخت تجارت و پرداخت و تسویه مستقل از غرب و مقاوم در برابر تحریمها از طریق تشدید معاملات با ارزهای ملی، طلا و ابزارهای ارز دیجیتال و همچنین ایجاد اعتبار بینالمللی غیردلاری راهاندازی خواهد شد.
منبع: ритм Евразия