امیر 83 ساله کویت، برای بار دوم در دوره حکومت 5 ماهه خود، پارلمان این کشور را منحل کرد تا علاوه بر بیاعتبار کردن تنها الگوی دموکراسی عربی خلیج فارس، دست در دست همسایگان اتوکرات خود گذاشته و وزنه منطقهای را به سمت جریان همسو با عربستان سنگین کند. در وضعیتی که منطقه بیش از هر زمان دیگری ملتهب است و نجواهای عادیسازی روابط سعودی-اسرائیلی به گوش میرسد، انحلال پارلمان و تعلیق قانون اساسی کشوری که در میان اعراب خلیج فارس بیشترین همسویی با مردم فلسطین و ضدیت با رژیم اشغالگر را داشته، موجی از نگرانی نسبت به رویکرد آینده آن در مسائل منطقهای و وضعیت جریانهای اسلامگرا، شیعه و جامعه مدنی در آن را در میان فعالان سیاسی ایجاد کرده است. دستگیری نماینده سابق پارلمان در فاصله بسیار کوتاهی از انحلال مجلس نیز بر این نگرانیها افزوده است.
انحلال پارلمان کویت در میان فعالان مجازی غربی و عربی بهویژه جریان معارضه سعودی انعکاس بسیاری یافت. بسیاری از آنان ضمن ابراز ناراحتی از این موضوع، به مردم کویت هشدار دادهاند که اگر در برابر تکروی امیر خود و بیاعتباری نماد دموکراسی در این کشور اعتراضی نکنند، دیری نمی پاید که وضعیت این کشور نیز مانند عربستان خواهد شد؛ زندانها مملو از بازداشتی، غلبه پلیس و سرویسهای امنیتی و استبداد محض حاکم خواهد شد.
نیویورک تایمز[1] به نقل از مایکل هرب، استاد علوم سیاسی دانشگاه ویرجینیا نوشت: این یک شکست جدی برای دموکراسی در خاورمیانه است. این تعلیق پارلمان، کویت را به اندازه سایر پادشاهیهای خلیج فارس مستبد میسازد.
احمد بنراشد بنسعید[2]، استاد علوم سیاسی و از معارضین سعودی در این رابطه مینویسد: این که حاکمی مجلس مردم خود را منحل کرده و قانون اساسی را تعلیق کند منظره آشنایی است. اما او به همین حد بسنده نمیکند، چرا که تمایل او به تحکیم قدرتش افزایش یافته و چون از اعتراض مردم هراس دارد، در سرکوب هر ندای مخالفی پیشقدم میشود. چیزی که در این وضعیت، لیبرالها را بیش از هر چیز آزار میدهد، تکرار یک سناریوی کسل کننده است که پیش از این در مصر و تونس نیز رخ داده بود. مجلس الامه کویت با وجود تمام کاستیها منبع الهام مردم عرب بود و این تجربه پارلمانی، مدل امیدوارکنندهای از توسعه دموکراسی همراه با آزمون و خطا ارائه میکرد.
بن راشد در ادامه افزود: وقتی میبینم یک رهبر عرب به پای خود شلیک و دلیل منحصر به فرد بودن کشورش را رها میکند، ناراحت می شوم. غم انگیزتر این است که او این کار را در پاسخ به فشارهای خارجی انجام میدهد که به دور از منافع مردمش است.
کمتر از 24 ساعت از زمان اعلام انحلال پارلمان کویت، ولید مساعد الططبائی، نماینده 8 دوره سابق مجلس کویت، به دلیل اعتراض به دخالت کشورهای دیگر در امور داخلی کویت و همچنین انحلال مجلس، دستگیر شد. او در اخرین پست صفحه ایکس خود (که اکنون دیگر در دسترس نیست) در روز 22 اردیبهشت (11 می 2024) نوشته بود: دخالت برخی دولتها در امور داخلی کویت و در اموری که حل و فصل آنها از راه تفاهم و روح یک خانواده قابل دستیابی است، مورد قبول نمیباشد. و به اذن خدا کارها به جریان سابق خود باز میگردند و مجلس الامه پس از ملاحظات امیر مشعل الاحمد الصباح با صلاحیت کامل قانونی بازخواهدگشت.
در پی انتشار خبر دستگیری الطبطبایی و اعتراض وی به مداخله دول خارجی که گفته میشود منظور وی عربستان بوده، منتقدین بنسلمان مردم کویت را نسبت به ولیعهد سعودی بر حذر داشتند و این هشدار را به آنها دادند که پادشاه آنها نیز مانند بنسلمان دیکتاتورمآب خواهد شد.
فواد کوثر[3]، که تا چندی پیش با نام «فهد» در فضای مجازی به انتقاد از سیاستهای آلسعود میپرداخت، در ارتباط با دستگیری ولید الطبطبائی و تبعات این اتفاق گفت: وظیفه و حق او به عنوان نماینده مردم است که اعتراض و سوال کند و همین طور حق همه شهروندان است که در موضوعاتی که برایشان مهم است نظر داده و موافقت یا مخالفت خود را ابراز کنند. اما دستگیری الطبطبائی در فاصله کوتاهی از انحلال مجلس سه پیامد خواهد داشت: اول این که شهروندان کویتی دیگر نخواهند توانست مانند گذشته در موضوعات مختلف اظهار نظر کنند. پیامد دوم انحلال پارلمان و این دستگیری این است که شهروندان دیگر نمایندهای ندارند که پیگیر امورات ایشان در دولت باشد. و سومین پیامد نیز این است که از این پس امیر کویت به تنهایی در مسائل مهم منطقهای از جمله جریان عادیسازی تصمیم گرفته و آن را اجرا خواهد کرد.
حزب التجمع الوطنی به عنوان شناختهشدهترین گروه سازمانیافته معارض سعودی که عبدالله العوده، پسر سلمان العوده زندانی سیاسی در بند عربستان، دبیرکلی آن را برعهده دارد، واکنش معتنابهی به وقایع کویت داشت. صفحه ایکس این حزب نوشت[4]: مدتی است که ما شاهد اقدامات سیستماتیک از سوی مقامات سعودی، ابزارهای آنها و کشورهای خودکامه برای فشار به سمت فاسد کردن وضعیت کویت بودهایم. ما همچنین شاهد نقش بدی در تلاش برای ایجاد اخلال در عرصه قانون اساسی و ارائه الگوی توتالیتریانیسم در عربستان به عنوان الگویی برای تقلید در خلیج فارس و سرپوش گذاشتن بر شرارتها و جنایات استبداد سیاسی در سطح محلی و منطقهای مشاهده بودهایم، وضعیتی که مردم در عربستان سعودی، کشورهای همسایه و حتی جهان از آن رنج بردهاند. ما در حزب تجمع وطنی خواهان آن هستیم که کویت ضمن اصلاح نقص دموکراتیک خود، عبرت گرفتن از کودتاها علیه ظالمان و از دست ندادن مهمترین عنصر بقای کشور، الگویی باشد که در منطقه از آن اقتباس شود.
اکنون برای پیشبینی وضعیت آینده احزاب و جریانات دینی در کویت در پی توقف کار و انحلال پارلمان این کشور زود است، اما پرواضح است که دموکراسی نیمبند در این کشور اکنون با چالش بسیار جدیای مواجه است. در پارلمان این کشور، گروهها و جریانهای مختلف اعم از اسلامگرا، سلفی، شیعه، و حتی زنان دارای نماینده بودند. از همین رو بیراه نیست اگر بگوییم تصمیم امیر سالخورده اما تازهکار کویت تحت تاثیر حاکمان خودکامهو فراری از دموکراسیِ منطقه از جمله عربستان و امارات بوده است؛ چه اینکه محمد بنزاید بلافاصله پس از صدور حکم انحلال پارلمان، در تماس تلفنی حمایت خود از هر گونه تصمیم شیخ مشعل در این راستا را اعلام کرد.
از طرف دیگر، در شرایطی که عربستان در پی جلب رضایت امریکا برای انعقاد قرار داد امنیتی و دستیابی به شروطی در ازای ایجاد روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی است، این تصمیم امیر کویت بیش از هر کس برای بنسلمان خوشایند مینماید. علاوه بر اخبار و گزارش هایی مبنی بر مداخله عربستان در امور کویت، همراه شدن دولتی که شهره به طرفداری از حقوق فلسطینیان بوده با طیف عربستان-بحرین-امارات، نقش غیرمستقیم بنسلمان در این کشور را پررنگتر جلوه میدهد. میتوان گفت مقامات سعودی در تلاش برای زمینهسازی در جهت همراه کردن همسایگان خلیج فارسی خود در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات عادیسازی است. هرچند انتظار میرود با اصلاح قانون اساسی در چند سال آینده، اختیارات پارلمان به نفع پادشاه کاهش خواهد یافت، اما اکنون باید نظارهگر بود که آیا جامعه کویت نسبت به این اتفاقات واکنش قابل توجهی نشان داده و سعی میکند مانعی در مسیر دموکراسیزدایی به سود تمامیتخواهی ایجاد کند یا خیر.