الازهر پس از آنکه وزارت اوقاف کنترل خود را بر مساجد شدیدتر کرد و توانست دیدگاه خود را در مورد روش و ابزار گفتگو با نمازگزاران تحکیم ببخشد، به دنبال فضاهای جدیدی است که بتواند نقشهای اجتماعی و مذهبی خود را در کف جامعه تقویت کند.
الازهر به فکر مسیرهای دیگری خارج از مساجد افتاد و واعظان خود را به حضور مؤثر در کانونهای جوانان، کلوپها و قهوهخانهها سوق داد و حضور کاروانهای تبلیغی خود را در جاهای مختلف تشدید کرد تا به نوعی وجود و حضور معنوی خود را اثبات کند.
نظیر عیاد، دبیر کل مجمعالبحوثالإسلامیة (وابسته به الازهر)، از حوزههای تبلیغی خواست تا «ایدههای جدیدی را برای ارتباط با مردم ابداع کنند و یک گفتمان تبلیغی روشنگرانه را ارائه دهند و مفاهیمی که به غلط فهم شده است را برای مردم روشن کنند و زمینههای گفتوگوی متقابل و مؤثر با آنها را فراهم کنند.»
چنین مینماید که فعال شدن جنبش مبلغان با واکنش به اقدامات موفق وزارت اوقاف مرتبط است، چرا که الازهر چهار سال پیش نیز بیش از 600 کاروان تبلیغی را به قهوهخانهها و مراکز جوانان اعزام کرد که به نتیجه نرسید و طرح خود را که از مناطق دورافتاده آغاز کرد و قرار بود به قاهره برسد، کامل نکرد.
فعالان شبکههای اجتماعی تصاویر واعظانی را که در قهوهخانهها و مراکز جوانان در مناطق مختلف و با لباسرسمی الازهر (روپوش و عمامه) پرسه میزدند، پخش کردند. نظرات مربوط به این قضیه به دلیل تناقض میان ظاهر مبلغان جوان و موضوعاتی که در قهوهخانهها مطرح میکنند و میان تصویر شیخ الازهر احمدالطیب، که به نظر میرسد تلاش میکند تا ایدههای خود را در میان ترانهها و دود قلیان به اشتراک بگذارد، طنز زیادی به همراه داشت.
اقدامات الازهر با مخالفت برخی از علمای آن مواجه شده است و معتقدند که نقش اصلی الازهر این است که مرجع و نهادی مهم باشد که برنامهریزیهای مؤسسات مذهبی مرتبط با فتوا و تبلیغ را تنظیم میکند.
این افراد باور دارند که قرار دادن تعدادی از شیوخ الازهر در آماج مزاحمتها و انتقادها به دلیل حضور آنها در محیطی که برای انتقال دیدگاههای تبلیغی آنها مناسب نیست، تأثیرات منفی بر تصویر الازهر در بین شهروندان دارد و در عین حال شهروندان به گروههایی سوق داده میشوند که ذهنیتهایی فراتر از نهادهای رسمی مذهبی دارند.
یکی از واعظان که از تعدادی قهوهخانه در اسکندریه بازدید کرده و ترجیح داد نامش فاش نشود، گفت: «کاروانها با مشکل بیتفاوتی جوانان نسبت به آنچه که برای آن آمدهایم مواجه هستند و ممکن است یک مسابقه فوتبال یا غوطهور شدن در بازی دومینو عاملی مخرب برای جلب توجه بسیاری از جوانان باشد و به همین دلیل پاسخ آنها برای درخواست گفتگو منفی باشد.»
وی افزود: «هدف ما این است که به جزئیات مشکلات زندگی شهروندان بپردازیم، توصیههای دینی ارائه کنیم تا برخورد با این مشکلات را تسهیل کنیم و اسلام میانهرو را که شامل افراطگرایی و خشونت نباشد، گسترش دهیم. اینها مسائلی کلی است که اکثر مردم به آن اهمیت میدهند، اما در عین حال با مخالفت برخی از صاحبان قهوهخانهها مواجه هستیم که از فتوای تحریم سیگار کشیدن یا روبهرو شدن با مشکلات امنیتی به دلیل نقض رویههای بهداشتی ترس دارند.»
اقدامات الازهر با اعتراض بخشهایی از روشنفکران مواجه شده است که معتقدند محل تبلیغ در داخل مسجد است و نه در میان هیاهوی خیابانها و قهوهخانهها. از نظر این افراد شیخ الازهر طعمه تکرار روشهای تبلیغی جریانات سلفی شده است که در دهه هشتاد میلادی در پیش میگرفتند، در حالی که نقش الازهر باید با ماهیت او به عنوان نهادی با وزن تمدنی همخوانی داشته باشد، بدون گرفتار شدن در مسائلی که نهادهای جامعه مدنی قرار است با آن برخورد کنند.
عبدالغنی هندی، یکی از اعضای المجلسالأعلىللشؤونالإسلامية (وابسته به وزارت اوقاف)، گفت: «تحرکات الازهر در سطح خیابانها در زمانی صورت میگیرد که وزارت اوقاف تصمیم گرفت که جلسات موعظه را در داخل مساجد متوقف کند، که این امر نشاندهنده عدم هماهنگی بین نهادهای مختلف مذهبی است».
وی شانس موفقیت الازهر در تقویت نقشاجتماعی خود از طریق «مبلغان قهوهخانهها» را کم شمرد. وی گفت: «آنچه اکنون دولت به آن نیاز دارد، راهاندازی پروژهای است که مؤلفههای فکری مدرنی را برای مقابله با مشکلات اجتماعی در حال گسترش پیش رو قرار میدهد، مشروط بر اینکه به زبانی متفاوت از زبان الازهر در گفتگوهای خود با مردم باشد.»
برخی ناظران تاکید دارند که نهادهای دولتی از الازهر خواستهاند تا نقشهای اجتماعی خود را افزایش دهد تا خلأ اخوان را پر کند. اما بزرگترین نهاد دینی مصر بدون توجه به تجدید گفتمان دینی و توسعه محتوا متناسب با تحولات جامعه، به این خواستهها به صورتی رسمی پاسخ داده است.
تلاش نهادهایدینی برای برقراری ارتباط با شهروندان با موانع بسیاری برخورد میکند که باعث میشود آنها به اهداف خود نرسند، اتفاقی که در تجربه قبلی الازهر و اوقاف از طریق کاروانهای حمل و نقل عمومی و ایستگاههای مترو رخ داد. مشکل این است که این مؤسسات روشهای خود را برای گفتگو با مردم بر پایه مبانی یا مطالعاتی علمی استوار نمیکنند.
احمد سالم، استاد فلسفه اسلامی دانشگاه طنطا، توضیح داد که پدیدههای فزاینده خودکشی، خشونت و فروپاشی نظام خانواده نیازمند مداخله مؤثر نهادهای مذهبی و اجتماعی است که فقدان بعد معنوی فرد مصری را جبران کند. با این حال، متولیان آن باید مشخصات خاصی داشته باشند تا نتیجه مثبتی به دور از جنبه صرفاً مذهبی به دست آورند و بتوانند گروههای جوان را به آنچه فرامیخوانند، متقاعد کنند.
وی افزود که «ادامه گفتمانهای ارعاب و نهی که نهادهای دینی به آن عادت کردهاند، منجر به تغییر واقعی نخواهد شد و در پیش گرفتن گفتمانهای مدارا، سازش و پذیرش دیگری، برای مخاطبان قهوهخانهها قابل قبولتر است. مشروط بر اینکه این امر همراه با نقشهایی اجتماعی برای حل مشکلات شهروندان در مناطق فقیرنشین و شناسایی درد آنها باشد، و این همان نقشهایی است که سازمانهای افراطی برای جلب حمایت مردم سادهتر ایفا میکردند.»