علیرغم شهرت ترکیه در جهان عرب و اسلام به عنوان یک کشور سکولار بر اساس آنچه قانون اساسی آن تصریح میکند و آنچه در خیابانها و رسانههای آن شاهد غربزدگی و گرایش به رویکرد اروپایی در زندگی روزمره شهروندان شاهد هستیم، اما این کشور چهره دیگری نیز دارد که با کلیشهای که در ذهن همه ما ظاهر میشود کاملاً متفاوت است؛ این تصویر توسط جماعتهای صوفی که به طور گسترده در جامعه ترکیه پخش شدهاند، نشان داده میشود و اکثر ما چیز زیادی در مورد آنها نمیدانیم.
این جماعتهای صوفی که در ترسیم نقشه سیاسی کشور تأثیر زیادی دارند، تعداد اعضای خود را میلیونها نفر تخمین زده و به حزبی رای میدهند که رهبران این جماعتها آنها را واجد شرایط رهبری کشور، مردم و قادر به حفظ هویت اسلامی و میراث اجتماعی و فرهنگی مرتبط با آن هویت بشمارند.
محمود افندی کیست؟
مهمترین این جماعتها که شایسته توجه است، جماعت شیخ محمود افندی است که از نظر تعداد گروههای صوفی ترک بیشترین تعداد و تأثیرگذارترین گروههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را دارد. این جماعت توسط شیخ محمود أسطی عثمان اوغلو، معروف به شیخ محمود افندی تأسیس شده است.
تربیت مذهبی محافظهکارانه شیخ محمود تأثیر بسزایی در رویکرد زندگی او داشت، زیرا او در سن شش سالگی قرآن را حفظ کرد و زبان عربی و فنون آن در صرف و نحو و فصاحت و همچنین زبان فارسی را آموخت و سپس به فراگیری قرائت، علوم قرآن و حدیث پرداخت.
وی در شانزده سالگی پس از تکمیل دروس علوم عقلی و علوم شرعی همچون کلام، تفسیر، فقه و اصول فقه، در سال 1954 به عنوان امام جماعت مسجد اسماعیل آقا در استانبول منصوب شد و چهل و دو سال متوالی در آنجا کار کرد تا اینکه در سال 1996 بازنشسته شد.
در طی آن دوران، پیروان و شاگردان بسیاری را جذب کرد و نفوذ او به تمام استانهای ترکیه گسترش یافت. وی سه هفته در سال را به سفر در شهرهای ترکیه برای آموزش مردم و دعوت از آنها برای بازگشت به هویت اسلامی خود، گوش دادن به مشکلات آنان و کمک به حل آنها، اختصاص داده بود.
پس از آن سفرهای محلی او به سفرهای جهانی تبدیل و به بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده آمریکا، آلمان و آسیایمرکزی سفر و هزاران دوستدار و طرفدار در آن کشورها به دست آورد.
شیخ محمود افندی صوفی، نقشبندی و پیرو مذهب حنفی، علم خود را از مهمترین و بزرگترین شیوخ نقشبندیه گرفته است.
رویکرد او مبتنی بر دعوت به بازگشت به سوی خدا و دوری از همه اشکال و مظاهر بیگانگی موجود در جامعه ترکیه است. وی با استفاده از روشی نرم که برای همه اقشار جامعه اعم از سیاستمداران و مقامات کشوری قابل درک است، به دنبال آموزش تشخیص حق از باطل و عمل به دستور قرآنی «امر به معروف و نهی از منکر» است.
دسیسهها و توطئههای کمالیستها علیه شیخ و جماعتش
افزایش محبوبیت وی در میان شهروندان باعث شد که مورد آزار و تهمتهای فراوان کمالیستهایی قرار گیرد که منابع کشور را به ویژه پس از کودتای 1960در دست داشتند. در پی کودتای نظامی، او به شهر اسکی در مرکز آناتولی تبعید شد، اما مفتی وقت استانبول صلاحالدینکایا که در کنار او ایستاده بود و از او حمایت میکرد تأثیر زیادی در لغو این تصمیم داشت.
پس از کودتای 1980 او متهم به دست داشتن در ترور مفتی منطقه اوسکودار در سال 1982 شد، اما دادگاه پس از دو سال و نیم او را از این اتهام تبرئه کرد.
مقامات کودتا از تلاش خود برای توطئه علیه شیخ که دامنه نفوذ وی در حال گسترش بود و محبوبیت وی با متهم کردن و طراحی توطئه علیه وی افزایش یافت، دست برنداشتند. در سال 1985 به اتهام زیر پا گذاشتن قانون اساسی و تهدید رویکرد سکولاریسم در سخنرانیها و درسهای خود به دادگاه امنیت کشور معرفی شد، اما دادگاه حکم به تبرئه وی داد.
دسیسهها و توطئهها علیه شیخ و شاگردانش ادامه یافت، به طوری که شیخ خدرعلی مراد اوغلو، شاگرد و داماد وی، در سال 1998 در داخل مسجد اسماعیل آقا ترور شد، حادثهای که آثار خود را برای مدت طولانی بر شیخ گذاشت.
سپس و در سال 2006 شیخ بایرام علی اوزترک، شاگرد، داماد و معاون آموزشی وی، که در مسجد اسماعیل آقا تدریس میکرد، ترور شد و ضربه بزرگ دیگری بر وی وارد شد.
خود محمود افندی نیز در سال 2007 با تیراندازی به خودروی وی مورد سوءقصد قرار گرفت و هنگامی که این تلاش با شکست مواجه شد، توطئهگران شیخ را در داخل بیمارستانی که وی در آن بستری است تعقیب کرده و مجدداً در آنجا اقدام به تیراندازی کردند، اما وی آسیبی ندید.
محدودیتهای سکولاریسم و تربیت نسل جدیدی از حافظان قرآن
محمود افندی در طول قریب به پنجاه سال موفق به تربیت نسل جدیدی از ترکهایی شد که حافظ قرآن کریم بودند و علوم آن را فراگرفتند و در حال حاضر حفظ و آموزش قرآن به صدها هزار دانشآموز و گسترش اندیشه اسلامی در میان میلیونها ترک در مناطق مختلف ترکیه را بر عهده دارند.
هویت خاص جماعت محمود افندی
اعضای جماعت محمود افندی که در منطقه فاتح استانبول و در شهرهای ترابزون و قونیه مستقر هستند، با لباسهای خاصی که نشاندهنده هویت آنهاست و همه از پیر و جوان، زن و مرد میپوشند، متمایز میشوند.
زنان و دختران لباس مشکی میپوشند که از صورت فقط چشم و بینی را نشان میدهد که در ترکی به آن «چارشب» میگویند و شباهت زیادی به لباس زنان ایرانی به نام #چادر دارد. مردان لباس و شلوارهای گشاد میپوشند، ریش میگذارند و سر خود را میپوشانند.
این جماعت در تمام مناسبات خود رویکردی آرام را دنبال میکند و با وجود تمام توطئهها و آزارهایی که در معرض آن قرار گرفته و تلاشهایی که برای محدود کردن بنیانگذار و اعضای خود از دهه 1950 با آن روبرو بوده است، #خشونت را مطلقاً رد میکند. این رویکرد تأثیر مستقیمی بر روابط دولتمردان و سیاستمداران ترکیه با بنیانگذار این گروه، محمود افندی داشت، زیرا هیچ یک از آنها برقراری ارتباط با او و ملاقات مکرر و علنی برای دریافت مشاوره از او یا حمایت او در دورههای انتخاباتی را شرمآور نمیدانستند. پیروان شيخ محمود افندی که میلیونها نفر تخمین زده میشوند وجود ندارد، یک بلوک رأی بیش از 3 درصدی را شکل میدهند.
مذهب حنفی اساس اعتقادی جماعت محمود افندی
این جماعت از مذهب حنفی با دقت تبعیت میکنند؛ از صید دریا به جز ماهی غذایی نمیخورند و همچنین مسح بر جوراب در هنگام وضو را حتی در صورت لزوم نهی میکنند و پوشیدن ابریشم را تا زمانی که به بدن نرسد و استفاده از ظروف طلا برای غذا را تا زمانی که آن ظروف مستقیماً با دهان تماس نداشته باشند، جایز میدانند.
اعضای این جماعت به عربی روان صحبت میکنند، زیرا از سنین جوانی شروع به آموزش آن کرده و سپس علوم آن را از نظر صرف و نحو و فصاحت میآموزند.
این جماعت به بهرهبرداری از موقوفات برای خرج کردن در مدارسی که اداره میکند، متکی است. در طول دوران تحصیل، رئیس جماعت وظیفه دارد تا تمام نیازهای طلاب از قبیل کتاب، پوشاک و غذا را تا زمانی که به طور کامل تحصیلات خود را به پایان برسانند، پرداخت کند و سپس در یکی از مدارس دینی یا در یکی از طرحهای تولیدی موقوفه جماعت منصوب شود. این مدارس بین دانشآموزان خود تفاوتی قائل نمیشوند، زیرا مدارسی هستند که دانشآموزان هر دو جنسیت را میپذیرند و به آنها دانش یکسانی میدهند.
بر اساس این بینش، اعضای جماعت، شیخ محمود افندی را جزء ضروری جماعت میبینند که در کنارشان میایستد، از آنان حمایت میکند و همه وسایل زندگی را برای آنان فراهم میکند. این امر به آنها قدرت و توانایی بقا در یک جامعه سکولار را میدهد و تابآوری آنها را در برابر مشکلاتی که در معرض آن قرار میگیرند افزایش میدهد، چرا که در اعماق خود احساس میکنند که نوههای آق شمس الدین شیخ سلطان محمد، فاتح بیزانس و استانبول هستند.
منبع: الجزیره